اقوال ابن عمر، جندب بن عبداللَّه و علی شدر این باره
طبرانی در الأوسط از ابن عمر بروایت نموده، که گفت: برههای از زندگی خود را چنان سپری نمودم، که هر یکی از ما ایمان برایش قبل از قرآن نصیب میشد، و سورهای بر محمد صنازل میشد، و او حلال و حرام آن را و آنچه را لازم میبود نزد آن توقف کند فرا میگرفت، چنان که شما قرآن را میآموزید، بعد از آن مردانی را دیدم، که برای یکی از آنان قرآن قبل از ایمان نصیب میشد، و از فاتحة الکتاب تا آخر کتاب میخواند و نمیدانست که به چه امرش میکند و از چه نهیش مینماید، و چه لازم است که باید نزد آن توقف نماید، و آن را چون خرمایی نامرغوب میپاشد و پراکنده میکند. هیثمی (۱۶۵/۱) میگوید: رجال آن رجال صحیحاند.
وابن ماجه [۴۱۰](ص۱۱) از جندب بن عبداللَّه سروایت نموده، که گفت: ما با پیامبر صدر حالی بودیم که جوانان نورسی بودیم، و ایمان را قبل از آموختن قرآن فرا گرفتیم، بعد از آن قرآن را آموختیم، و با خواندن آن به ایمان ما افزودیم. عسکری و ابن مردویه - که سند آن حسن است - از علی سروایت نمودهاند که گفت: وقتی سورهای در زمان رسول خدا صیا آیهای یا زیادتر از آن نازل میشد، ایمان مؤمنان و خشوعشان افزایش مییافت، و آنان را نهی مینمود و باز میایستادند. این چنین در الکنز (۲۳۲/۱) آمده است.
[۴۱۰] صحیح. ابن ماجه (۶۱).