حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

انکار صله بن حارث و ابن مسعود بر کسی که در مسجد ایستاده قصه نماید

انکار صله بن حارث و ابن مسعود بر کسی که در مسجد ایستاده قصه نماید

طبرانی در الکبیر از ابوصالح سعیدبن عبدالرحمن بن عنز تحبیبی روایت نموده، که: وی برای مردم در حال ایستاده قصه می‏گفت، صله بن حارث غفاری س- وی از اصحاب پیامبر صاست - به او گفت: به خدا سوگند، ما عهد نبی‌مان را ترک ننموده‏ایم، رحم‏هایمان را قطع نکرده‏ایم، که تو و یارانت در میان ما ایستاده‏اید [۵۶۶]. هیثمی (۱۸۹/۱) می‏گوید: اسناد آن حسن است. این را هم چنان بخاری، بغوی، محمدبن ربیع جیزی و ابن سکن روایت نموده‏اند، و ابن سکن می‏گوید: غیر این حدیث از صله دیگر حدیثی نیست. این چنین در الاصابه (۱۹۳/۲) آمده است. و طبرانی از عمروبن زراره روایت نموده، که گفت: عبداللَّه - یعنی ابن مسعود - سکنار من در حالی ایستاد که قصه می‏گفتم، و گفت: ای عمرو بدعت و گمراهی را ایجاد نموده‏ای، یا این که تو از محمد صو اصحابش با هدایت‏تری؟ آن گاه من ایشان را دیدم، که از نزدم پراکنده شدند، و دیدم که هیچ کسی نزدم باقی نماند. هیثمی (۱۸۹/۱) می‏گوید: این را طبرانی در الکبیر روایت نموده، و دو اسناد دارد، که رجال یکی از آن‏ها رجال صحیح‌اند.

[۵۶۶] هیثمی آن را حسن دانسته است. طبرانی در الکبیر (۸/ ۷۴) نگا: المجمع (۱/ ۱۸۹).