سرور و خوشی مسلمانان به دیدار پیامبر صهنگامی که در وقت امامت ابوبکر،بهسوی آنان نگاه نمود
بخاری از انس سروایت نموده که: ابوبکر سدر همان مریضی پیامبر صکه در آن درگذشت برای ایشان نماز میداد، روز دوشنبه، آن گاه مسلمانان در صفها در نماز قرار داشتند، پیامبر صدر حالی که خود ایستاده بود، پرده حجره را بلند نمود و بهسوی ما نگاه کرد، انگار که رویش ورقه مصحف بود، و تبسم نموده خندید، آنگاه نزدیک بود که از خوشی دیدن وی نمازمان را رها سازیم، و ابوبکر بر پاشنههای خود عقب آمد، تا به صف برسد، و گمان نمود که پیامبر صبرای نماز بیرون میآید، پیامبر صبهسوی ما اشاره نمود که نمازتان را تمام کنید، و پرده را پایین نمود و در همان روز درگذشت [۱۸۳]. و نزد وی هم چنین از طریق دیگری از انس سروایت است که گفت: پیامبر صسه روز بیرون نیامد، و برای نماز اقامت گفته شد و ابوبکر رفت تا پیش شود، آن گاه پیامبر خدا صگفت: «پرده را بلند کنید»، و آن را بلند نمود، هنگامی که روی پیامبر صآشکار شد، دیگر به منظری نگاه نکرده بودیم، که از روی پیامبر صوقتی برای ما آشکار شد، به نزدمان محبوبتر میبود، و پیامبر صبه دست خود بهسوی ابوبکر اشاره نمود که پیش رود، و پیامبر صپرده را پایین نمود، و دیگر برای او مقدر نشده بود که تا لحظه مرگ پیش نماز ما شود [۱۸۴]. این را مسلم روایت نموده است. این چنین در البدایه (۲۳۵/۵) آمده است. ابویعلی، ابن عساکر، ابن جریمه و احمد همچنان به معنای آن را به الفاظ مختلف از انس، چنانکه در الکنز (۵۷/۴) و المجمع (۱۸۱/۵) آمده، روایت کردهاند، و بیهقی (۱۵۲/۸) و ابن سعد (۲۱۶/۲) نیز به معنای آن را روایت نمودهاند.
[۱۸۳] بخاری (۶۸۰) مسلم در کتاب الصلاة (۹۸) احمد (۳/ ۱۶۳). [۱۸۴. ] - بخاری (۶۸۱) مسلم (۴۱۹) احمد (۳/ ۱۶۳).