نماز انس سبه خاطر حاجت و برطرف شدن حاجتش
ابن سعد (۲۱/۷) از ثمامه بن عبداللَّه روایت نموده، که گفت: باغبان انس سدر تابستان نزدش آمد، و از بیآبی شکایت نمود، آن گاه انس آب خواست و وضو نمود و نماز گزارد، بعد از آن گفت: آیا چیزی را میبینی؟ گفت: نه چیزی را میبینم، میافزاید: باز داخل شد و نماز گزارد، و بار سوم - یا چهارم - گفت: ببین، پاسخ داد: ابری را به اندازه بال پرنده میبینم، میگوید: باز شروع به نماز گزاردن و دعا نمود، تا اینکه همان دهقان نزدش آمد و گفت: آسمان را ابر فرا گرفت و بارید، انس گفت: اسبی را که بشربن شغاف فرستاده سوار شو، و ببین که باران به کجا رسیده است؟ میگوید: آن را سوار گردید و دید، میافزاید: و دریافت که باران از قصرهای مسیرین و قصر غضبان تجاوز ننموده است.