گریه یکی از اصحاب در حال مرگش به سبب این که نمیدانست خداوند برایش چه مقدر نموده است
احمد از ابونضره روایت نموده که: مردی از اصحاب پیامبر صکه به او ابوعبداللَّه سگفته میشد، یارانش جهت عیادت وی نزدش آمدند در حالی که وی گریه مینمود، به او گفتند: چه تو را میگریاند؟ آیا رسول خدا صبرایت نگفته است که: «بروتت را بگیر و بعد بر آن مداومت نما تا اینکه با من روبرو شوی»، گفت: بلی، ولی از رسول خدا صشنیدم که میگفت: «خداوند ﻷقبضهای را با دست راستش گرفت و گفت: این برای این [۶۶]و پرواندارم، و قبضه دیگری را - با دست دیگرش - گرفت و گفت: این برای این [۶۷]و پروا ندارم»، و من نمیدانم که در کدام یکی از آن دو قبضه هستم [۶۸]. هیثمی (۱۸۶/۷) میگوید: رجال آن رجال صحیحاند.
[۶۶] برای جنت. [۶۷] برای دوزخ. [۶۸] صحیح. احمد (۴/ ۱۷۶).