حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

حدیث ابن عمر و براء درباره دعای پیامبر صدر سفر

حدیث ابن عمر و براء درباره دعای پیامبر صدر سفر

مسلم، ابوداود و ترمذی از ابن عمر سروایت نموده‏اند که: پیامبر صوقتی به قصد سفر بر شترش سوار می‏شد، سه بار حمد، تسبیح و تکبیر خداوند را می‏گفت و بعد از آن می‏فرمود:

«سبحان الذي سخرلنا هذا وما كنا له مقرنين، وانا الى ربنا لـمنقلبون [۸۷۴]، اللهم انا نسالك في سفرنا هذا البر والتقوى ومن العمل ما ترضى، اللهم هون علينا سفرنا هذا واطوعنا بعد الارض. اللهم انت الصاحب في السفر والخليفة في الاهل. اللهم اني اعوذبك من وعثاء السفر، وكآبة الـمنظر، وسوء الـمنقلب في الاهل والـمال». ترجمه: «پاک و منزه است، خدایی که این را برای ما مسخر ساخت، وگرنه ما توانایی ضبط و نگهداری آن را نداشتیم، و ما به‌سوی پروردگارمان باز میگردیم، خداوندا، ما در این سفرمان از تو نیکی، تقوا و عملی را که از آن راضی می‏شوی طلب می‏کنیم، بار خدایا، این سفر ما را برای ما آسان گردان، و بعد زمین را کوتاه ساز. بار خدایا، تو رفیق در سفر و جانشین در خانواده هستی، خداوندا من از مشقت‏های سفر و منظر بد، و از دیدن بدی در خانواده و مال در وقت برگشتم به تو پناه می‏برم».

و وقتی بر می‏گشت این را می‏گفت، و بر آن می‏افزاید: «آيِبُونَ تَائِبُونَ عَابِدُونَ لِرَبِّنَا ساجدون»، ترجمه: «ما برگردندگان، توبه کنندگان، عبادت کنندگان و برای پروردگارمان سجده کنندگان هستیم» [۸۷۵]. این چنین در جمع الفوائد (۲۶۱/۲) آمده است. و نزد ابویعلی از براء سروایت است که گفت: رسول خدا صوقتی برای سفری بیرون می‏شد می‏گفت:

«اللَّهُمَّ بَلاغًا يُبَلِّغُ خَيْرًا، مَغْفِرَةً مِنْكَ وَرِضْوَانًا، بِيَدِكَ الْخَيْرُ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، اللَّهُمَّ أَنْتَ الصَّاحِبُ فِي السَّفَرِ، وَالْخَلِيفَةُ فِي الأَهْلِ، اللَّهُمَّ هَوِّنْ عَلَيْنَا السَّفَرَ، وَأَطْوِ لَنَا الأَرْضَ، اللَّهُمَّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ وَعْثَاءِ السَّفَرِ، وَكَآبَةِ الْمُنْقَلَبِ». ترجمه: «خداوندا، من رسیدنی می‏خواهم که توأم با خیر باشد، و از تو مغفرت و رضامندی طلب دارم، خیر در دست توست و تو بر هر چیز قادر و توانایی، بار خدایا، تو رفیق در سفر و جانشین در خانواده هستی، بار خدایا، سفر ما را برای ما آسان گردان و زمین را برای ما نزدیک و کوتاه ساز. خداوندا، من به تو از مشقت‏های سفر و بدی و رنج بازگشت پناه می‏برم» [۸۷۶]. هیثمی (۱۳۰/۱۰) می‏گوید: رجال آن رجال صحیح‌اند، غیر فطربن خلیفه، که ثقه می‏باشد.

[۸۷۴] زخرف:۱۳). [۸۷۵] مسلم (۱۳۴۲) ابوداوود (۲۵۹۹) ترمذی (۳۴۴). [۸۷۶] صحیح. ابویعلی (۱۶۶۳) نگا: المجمع (۱۰/ ۱۳۰).