پیامبر صو تعلیم ذکر به یک اعرابی
مسلم ازسعد بن ابی وقاص سروایت نموده، که گفت: اعرابیی نزد پیامبر صآمد و گفت: کلامی به من بیاموز که بگویمش، گفت: «بگو: لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ اللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيرًا وَالْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيرًا سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ». گفت: اینها برای پروردگارماند، برای خودم چیست؟ گفت: «بگو: اللهم اغفر لي وارحمني واهدني وارزقني»، «بار خدایا برایم بیامرز، رحمم نما، هدایتم کن و رزقم عنایت فرما» [۶۷۱]، و به روایت از ابومالک اشجعی افزوده: «و عافیتم بده»، و در روایتی گفته: «اینها برایت دنیا و آخرت را جمع میکنند». و نزد ابن ابی الدنیا از ابن ابی اوفی سروایت است که گفت: اعرابیی گفت: ای رسول خدا من کوشش نمودم که قرآن را حفظ کنم ولی نتوانستم، پس به من چیزی بیاموز که در ثواب معادل قرآن باشد، فرمود: «بگو: سبحان الله، والحمدلله، ولا اله الا لله، والله اكبر»، وی آن را گرفت، و با انگشتانش شمرد و افزود: ای رسول خدا این برای پروردگارم است، برای خودم چیست؟ گفت: «میگویی: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي وَارْحَمْنِي وَعَافِنِي وَارْزُقْنِي - و میپندارمش گفت - واهدني»، و اعرابی رفت. آنگاه رسول خدا فرمود اعرابی در حالی رفت که دستهایش را از خیر پُر نمود [۶۷۲]. بیهقی این را به اختصار روایت نموده، و افزوده است: «وَلاَ حَوْلَ وَلاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ»، و اسناد آن جید است. این چنین در الترغیب (۹۰/۳) آمده است. ابوداود این را به شکل کامل روایت نموده.
[۶۷۱] مسلم (۲۶۹۶). [۶۷۲] حسن. ابن ابی الدنیا و ابن حبان (۱۸۱۰) همچنین احمد و ابوداوود و نسائی و ابن خزیمة و حاکم. نگا: الاوراء (۲/ ۱۲- ۱۳ / ۳۰۳) و صحیح الترغیب (۱۵۶۱).