پیامبر صو تعلیم بعضی اذکار و دعاها به بعضی اصحابش
طبرانی از سعد بن جناده سروایت نموده، که گفت: من از نخستین کسانی بودم، که از اهل طائف نزد پیامبر صآمدند، از بالای طائف از بلندترین نقطه آن صبحگاهان بیرون آمدم، و در وقت عصر به منی رسیدم، آن گاه بالای کوه رفتم، باز پایین گردیدم و نزد پیامبر صآمدم و اسلام آوردم، وی به من ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾و ﴿إِذَا زُلۡزِلَتِ﴾را آموخت، و این کلمات را به من یاد داد: «سبحان الله، والحمد لله، ولا اله الا الله، والله اكبر». ترجمه: «خداوند پاک ومنزه است، ثنا و ستایش خاص برای اوست، و معبودی جز او وجود ندارد و خداوند بزرگتر است»، و فرمود: «اینها باقیات صالحاتاند» [۴۲۳]. این چنین در تفسیر ابن کثیر (۸۶/۳) آمده است. و عبداللَّه بن احمد در زوائدش از ابی بن کعب سروایت نموده، که گفت: رسول خدا صوقتی که صبح مینمودیم به ما آموزش میداد و میگفت: «أَصْبَحْنَا عَلَى فِطْرَةِ الإِسْلاَمِ وَكَلِمَةِ الإِخْلاَصِ وَدِينِ نَبِيِّنَا مُحَمَّدٍ وَمِلَّةِ أَبَيْنَا إِبْرَاهِيمَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ». ترجمه: «بر فطرت اسلام صبح نمودیم و بر کلمه اخلاص و سنت نبیمان محمد و ملت ابراهیم که مایل به حق بود و از مشرکان نبود»، و وقتی شب فرا میرسید مثل این را انجام میداد [۴۲۴]. این چنین در الکنز (۲۹۴/۱) آمده است. و ابن جریر از سعد سروایت نموده، که گفت: رسول خدا صاین کلمات را چنان به مایاد میداد، که نویسنده به اطفال نوشتن را یاد میدهد: «اللهم اني اعوذبك من البخل، واعوذبك من الـجبن، واعوذبك آن ارد الى ارذل العمر، واعوذ بك من فتنة الدنيا وعذاب القبر». ترجمه: «بار خدایا، من به تو از بخل پناه میبرم، و به تو از جبن و ترس پناه میبرم، و به تو از این که به خوارترین درجه عمر رد شویم پناه میبرم، و به تو از فتنه دنیا و عذاب قبر پناه میبرم» [۴۲۵]. این چنین در الکنز (۳۰۷/۱) آمده است.
و ابونعیم از عبداللَّه بن حارث بن نوفل و او از پدرش سروایت نموده که: پیامبر صنماز بر مرده را به آنان یاد داد: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لأَحْيائِنَا وَأَمْواتِنَا، وَأَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنَنَا، وَأَلِّفْ بَيْنَ قُلُوبِنَا، اللَّهُمَّ إِنَّ هَذَا عَبْدُكَ فُلانُ بن فُلانٍ لا نَعْلَمُ إِلا خَيْرًا، وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ، فَاغْفِرْ لَنَا وَلَهُ». ترجمه: «بار خدایا، برای برادران و خواهران ما بیامرز، و در میان ما صبح عنایت فرما، و در میان قلبهایمان الفت ایجاد کن. بار خدایا، این بنده ات فلان بن فلان است، و ما جز خیر نمیدانیم، و تو به وی از ما عالمتری، پس برای ما و برای او بیامرز» (، من - که خردترین قوم بودم - گفتم: اگر خیر ندانم؟ گفت: «جز چیزی را که میدانی مگو» [۴۲۶]. این چنین در الکنز (۱۱۴/۸) آمده است. طبرانی در الدعاء و دیلمی - که سندش حسن است - از عباده بن صامت سروایت نمودهاند که گفت: رسول خدا صوقتی رمضان میآمد، این کلمات را به ما میآموخت: «اللهم سلمني لرمضان، وسلم رمضان لي، وسلمه لي متقبلا»، ترجمه: «بار خدایا، مرا برای رمضان سالم بگردان و رمضان را برای من سالم گردان و آن را به حفاظت و سلامت از من قبول فرما». این چنین در الکنز (۳۲۳/۴) آمده است.
[۴۲۳] ضعیف. طبرانی (۶/ ۶۲) در سند آن حسن بن ابوالحسن العوفی است که ضعیف است. نگا: المجمع (۷/ ۱۶۶). [۴۲۴] صحیح. عبدالله بن احمد (۳/ ۴۰۶) نگا: المجمع (۱۰/ ۹۷). [۴۲۵] بخاری (۶۳۹۰) و مسلم از انس. [۴۲۶] حسن. طبرانی در الکبیر (۳/ ۲۳۸) و الاوسط (۶/۹۷).