دعای پیامبر صبرای امتش نزد پروردگارش همان شفاعت برای آنان است
بغوی، ابن منده و ابن عساکر از عبدالرحمن بن ابی عقیل سروایت نمودهاند که گفت: در هیأت ثقیف نزد رسول خدا صرفتیم، شترهایمان را نزد دروازه خوابانیدیم، و در میان مردم نزد ما مبغوضتر از کسی که نزدش میرفتیم دیگر کسی نبود، و هنوز بیرون نرفته بودیم، که از مردی که نزدش وارد شدیم دیگر کسی در میان مردم برای ما محبوبتر نبود. گویندهای از ما گفت: ای رسول خدا، آیا از پروردگارت پادشاهی و ملکی چون پادشاهی سلیمان ÷نخواستی؟ پیامبر خدا صخندید، و بعد از آن گفت: «ممکن است برای صاحبتان نزد خداوند بهتر از ملک سلیمان باشد، خداوند هر پیامبری را که فرستاده است به او دعوت مستجابی داده است، کسی از آنان توسط آن - و در لفظی آمده: به آن - دنیا را خواست، و خداوند به او داد، و کسی از آنان هنگامی که قومش از وی نافرمانی نمودند بر آنان دعا نمود و آنان بدان هلاک شدند. خداوند به من هم دعای مستجابی داده است، که آن را نزد پروردگارم پنهان نمودهام، البته به خاطر شفاعت امتم در روز قیامت» [۹۱]. بغوی میگوید: ابن ابی عقیل را نمیدانم که غیر این حدیث را روایت نموده باشد، و این حدیث غریب است، و جز به همین طریق روایت نشده است. این چنین در الکنز (۲۷۲/۷) آمده است. این را بخاری و حارث بن اسامه هم، چنانکه در الاصابه (۴۱۱/۲) آمده، روایت کردهاند.
[۹۱] صحیح لغیره. طبرانی د حاکم (۱/ ۶۸) بزار و ابوعاصم در السنة (۲/ ۳۹۳- ۳۹۴) (۸۲۴) منذری اسناد آن را جید دانسته است. آلبانی در صحیح الترغیب (۶۳۵) صحیح دانسته است.