ترجیح اشتغال به قرآن
حاکم (۱۰۲/۱) از قرظه بن کعب سروایت نموده، که گفت: به قصد عراق بیرون شدیم، عمربن خطاب سنیز همراهمان تا صرار [۵۲۱]تشریف آورد، در آنجا وضو نمود و گفت: آیا میدانید که چرا همراهتان تا بدینجا آمدم؟ گفتند: آری، ما اصحاب رسول خدا صهستیم و تو همراهمان پیاده آمدی، گفت: شما بهسوی اهل قریهای [۵۲۲]میروید، که قرآن خواندنشان چون صدای زنبور عسل است، با آنان از احادیث شروع نکنید زیرا که مشغولتان میسازند، فقط قرآن را به آنان یاد دهید، و روایت از رسول خدا صرا کم نمایید، حرکت کنید و من هم شریکتان هستم، هنگامی که قرظه آمد، گفتند: برایمان حدیث بیان نما، گفت: ابن خطاب ما را نهی نموده است [۵۲۳]. حاکم میگوید: این حدیث صحیح الاسناد است، و طرقی دارد که جمع میشود، و به آنها تذکر میشود، و قرظه بن کعب انصاری، صحابی است که از رسول خدا صشنیده است، و سایر راویان آن را، بخاری و مسلم نیز حجت گرفتهاند. ذهبی هم با او موافقت نموده، و گفته: صحیح است، و طرقی دارد. ابن عبدالبر هم آن را در جامع العلم (۱۲۰/۲) از قرظه مثل آن روایت کرده است، و در روایت وی آمده: آنان را با احادیث بند نیندازید، که مشغولشان میسازید، قرآن را نیکو سازید، و در روایت دیگری نزد وی آمده: بعد از آن به ما گفت: آیا میدانید که چرا با شما بیرون شدم؟ گفتیم: خواستی ما را مشایعت کنی و عزتمان نمایی، گفت: در ضمن آن کاری هست که به خاطر آن بیرون آمدهام، شما به سرزمینی میروید که اهل آن صدایی دارند... و حدیث را به مثل آن ذکر نموده. و ابن سعد (۷/۶) این را به سیاق ابن عبدالبر روایت نموده، مگر این که در روایت وی آمده، قرآن را تنها سازید.
[۵۲۱] جاه قدیمی است در سه میلی مدینه بر سر راه عراق، و گفته شده که نام جایی است. [۵۲۲] عراق. [۵۲۳] حاکم (۱/ ۱۰۲) آن را صحیح دانسته و ذهبی وی را تایید کرده.