آنچه در مورد ایمان ابوبکر سو مردی از اصحاب درباره جزاء گذشت
نزد احمد در الزهد و ابونعیم در الحلیه از ابوضمره - یعنی ابن حبیب بن ضمره - گذشت که گفت: مرگ یکی از فرزندان ابوبکر سفرارسید، و آن جوان شروع نمود و به طرف بالشتی نگاه میکرد، هنگامی که وفات نمود، به ابوبکر گفتند: فرزندت را دیدیم که بهسوی بالشت نگاه مینمود، آن گاه بالشت را برداشتند، و در زیر آن پنج دینار یا شش دینار یافتند، ابوبکر با یک دست خود بر دیگرش میزد و استرجاع میخواند و میگفت: «إنا لله وإنا الیه راجعون»، گمان نمیکنم پوستت توانایی آن را داشته باشد. این چنین در الکنز (۱۴۵/۲) آمده، و گفته: این حدیث حکم مرفوع بودن را دارد، چون از حالت برزخ خبر میدهد، و در دشنام دادن مسلمان قول رسول خدا صبه مردی که نزدش آمد و او را از غلامانش پرسید، گذشت که وی گفت: «وقتی روز قیامت فرا رسید، خیانت، نافرمانی و دروغ آنها در مقابل تو حساب میشود، و همچنان تعذیب تو بر آنها، (اگر تعذیب تو بر آنها) به قدر گناهانشان باشد در این صورت کفاف و برابر میباشد، نه برای تو میباشد و نه هم بر تو، اگر تعذیب تو بر آنها از گناهانشان بیشتر باشد همان زیادی برای آنها از تو قصاص گرفته میشود» آن گاه آن مرد به گوشهای رفت و فریاد کشید و گریه کرد. پیامبر خدا صبه او گفت: «آیا قول خداوند را نمیخوانی:
﴿وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِينَ ٱلۡقِسۡطَ لِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡٔٗاۖ وَإِن كَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَيۡنَا بِهَاۗ وَكَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِينَ ٤٧ ﴾؟» [النبیاء: ۴۷].
ترجمه: «ما ترازوهای عدل و انصاف را در روز قیامت نصب میکنیم، لذا به هیچ کس کمترین سمتی نمیشود، و اگر به مقدار سنگینی یکدانه خردل) نیکی و بدی باشد (ما آن را حاضر میکنیم، وکافی است که ما حساب کننده باشیم».
آن گاه آن مرد گفت: ای رسول خدا، برای خودم و آنان خیری جز جدایی آنها چیز دیگری نمییابم، بنابراین تو شاهد باش که همه آنها آزاد هستند [۱۳۶]. این را ترمذی از عایشه لروایت نموده و رجال آن ثقهاند.
[۱۳۶] صحیح. ترمذی (۳۱۶۵) احمد (۶/ ۲۸۰) آلبانی آن را در صحیح ترمذی (۲۵۳۱) صحیح دانسته است.