حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

دعاهای ابودرداء س

دعاهای ابودرداء س

ابونعیم در الحلیه (۲۱۹/۱) از بلال بن سعد روایت نموده، که گفت: ابودرداء سمی‏گفت: «اللهم إني أعوذ بك من تفرقة القلب». ترجمه: «بار خدایا، من به تو از پراندگی قلب پناه می‏برم». گفته شد: پراندگی قلب چیست؟ پاسخ داد: این که برایم در هر وادی مال گذاشته شود.

و نزد وی هم چنان (۲۲۰/۱) از اسماعیل بن عبیداللَّه روایت است که: ابودرداء می‏گفت: «اللهم توفني مع الابرار، ولا تبقني مع الاشرار». ترجمه: «بار خدایا، مرا با نیکان بمیران، و با اشرار باقیم مگذار». و از لقمان بن عامر از ابودرداء روایت است که وی می‏گفت: «اللهم لا تبتلني بعمل سوء فادعي به رجل سوء». ترجمه: «بار خدایا، مرا به عمل بدی مبتلا مگردان، که بر اثر آن آدم بد خوانده شوم».

و در نزد وی (۲۲۳/۱) هم چنان از حسان بن عطیه روایت است که، ابودرداء می‏گفت: «اللهم إنی أعوذ بك أن تلعنني قلوب العلماء». ترجمه: «بار خدایا، بمن به تو از این پناه مبرم که قلوب علما لعنتم نمایند». گفته شد: قلب‏های ایشان تو را چگونه لعنت می‏نمایند؟ پاسخ داد: اینکه مرا بد ببینند [و همین لعنت است].

و ابونعیم در الحلیه (۲۲۴/۱) از عبداللَّه بن یزید بن ربیعه دمشقی روایت نموده، که گفت: ابودرداء گفت: در بخش اول شبی به مسجد رفتم، هنگامی که داخل شدم، از پهلوی مردی عبور نمودم که به سجده افتاد بود و می‏گفت: «اللهم إني خائف مستجير فاجرني من عذابك، وسائل فقير فارزقني من فضلك، لامذنب فاعتذر، ولا ذوقوة فانتصر، ولكن مذنب مستغفر». ترجمه: «بار خدایا، من وحشت زده پناه جویم، برایم از عذابت امان ده، و سئوال کننده بینوایم، از فضلت برایم رزق ده، نه گناهکارم که معذرت بخواهم [۹۷۰]، و نه از قوتی برخوردارم که کامیاب شوم، ولی گناهکارم و مغفرت می‏طلبم». می‏گوید: بعد ابودرداء صبح نمود، و آن‏ها را برای یارانش، از بس که خوشش آمده بودند، میاموزانید.

و بخاری در الادب المفرد (ص۹۹) از تمامه بن حزن روایت نموده، که گفت: شیخی را شنیدم که به صدای بلندش فریاد می‏نمود: «اللهم إني أعوذ بك من الشر لا يخلط شى‏ء». ترجمه: «بار خدایا، من به تو از شری پناه می‏برم، که چیزی همراهش خلط نباشد». گفتم: این [شیخ] کیست؟ گفته شد: ابودرداء.

و حاکم از ابودرداء روایت نموده که وی می‏گفت: «اللهم إنى أعوذ بك أن تعرض على أخي عبدالله بن رواحة من عملي ما يستحي منه». ترجمه: «بار خدایا، من به تو پناه می‏برم، از این که از عملم بر برادرم عبداللَّه بن رواحه چیزی را عرضه نمایی که از آن حیا نماید». این چنین در الکنز (۳۰۶/۱) آمده است.

[۹۷۰] ممکن است درست چنین باشد: (لا مذنب معذور فأعتذر)، نه «گناهکار معذورم که معذرت بخواهم».