آنچه از پیامبر صدرباره حقیقت علم روایت شده است
بخاری و مسلم از ابوموسی سروایت نمودهاند که گفت: رسول خدا صفرمود: «مثال هدایت و علمی که خداوند مرا بدان مبعوث نموده، چون باران زیادی است که به زمینی رسیده باشد، و پارهای از آن زمین خوب بوده و آب را پذیرفته و علف و گیاه زیاده رویانیده باشد، و پارهای از آن سخت و بیگیاه بوده و آب را نگه داشته باشد، و خداوند توسط آن به مردم نفع رساند، که از آن مینوشند و مینوشانند و زراعت میکنند، و بخش دیگری از آن زمین که باران رسیده زمین است هموار و وسیع، که نه آبی را نگه میدارد و نه علف و گیاهی میرویاند، این مثال کسی است که در دین خدا عالم و فقیه شده، و آنچه خداوند مرا بدان مبعوث نموده به او نفع رسانیده، و آموخته و آموزش داده است، و مثال کسی است که به آن سربلند ننموده و هدایت خداوند را که بدان ارسال شدهام نپذیرفته است». این چنین در المشکوه (ص۲۰) آمده است. و مسلم از ابن مسعود سروایت نموده، که گفت: رسول خدا صفرمود: «هر نبیی را که خداوند در امتش قبل از من مبعوث نموده، از امتش برای وی حواریون و یارانی بوده، که به سنت وی چنگ میزدهاند و به امرش اقتدا مینمودهاند، باز بعد از آنان جانشینهایی مییابند، که آنچه را میگویند بدان عمل نمیکنند، و آنچه را انجام میدهند که بدان مأمور نیستند، بنابراین کسی که با دستش با آنان جهاد کند مؤمن است، و کسی که با زبانش با ایشان جهاد کند مؤمن است، و کسی که با قلبش با ایشان جهاد کند مؤمن است، و گذشته از اینها از ایمان به اندازه دانه خردل هم موجود نیست» [۳۸۶]. این چنین در المشکوه (ص۲۱) آمده است.
ابوداود و ابن ماجه از عبداللَّه بن عمرو بروایت نمودهاند که گفت: رسول خداصفرمود: «علم سه چیز است: آیه محکم یا سنت قایم یا فریضه عادل، و چیزی که سوای اینها باشد اضافه است» [۳۸۷]. این چنین در المشکوه (ص۲۷) آمده است. و ابن عبدالبر در جامع بنی العلم (۲۳/۲) مانند این را روایت کرده است، و نزد وی هم چنین (۲۴/۲) از عمروبن عوف سبه شکل مرفوع روایت است: «در میان شما دو امر را گذاشتهام، تا وقتی به آنها چنگ زنید هرگز گمراه نمیشوید: کتاب خدا و سنت نبیاش» [۳۸۸].
و ابن عبدالبر در جامع بیان العلم (۲۳/۲) از ابوهریره سروایت نموده که: پیامبر صداخل مسجد گردید، و جماعتی از مردم را نزد مردی دید، فرمود: «این چیست؟» گفتند: ای رسول خدا، مردی است علامه، پرسید: «علامه چیست؟» پاسخ دادند: عالمترین مردم به نسبهای عرب، عالمترین مردم به عربی، عالمترین مردم به شعر و عالمترین مردم به آنچه عربها در آن اختلاف نمودهاند، رسول خدا صفرمود: «این علمی است که نفع نمیرساند و جهلی است که ضرر نمیرساند» [۳۸۹].
[۳۸۶] مسلم (۵۰). [۳۸۷] صحیح. ابوداوود (۲۸۸۵) ابن ماجه (۵۴). [۳۸۸] صحیح. حاکم (۱/ ۱۹۳) و آن را صحیح دانسته و ذهبی با وی موافقت کرده است. ابن عبدالبر در الجامع (۳/ ۲۴) و مالک در موطا (۲/ ۸۹۹/ ۳). [۳۸۹] ضعیف. ابن عبدالبر در الجامع (۲/ ۲۳) نگا: الضعیفة (۳۸۷۲) و ضعیف الجامع (۳۷۲۵).