حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

قبول شدن دعای صحابی جلیل القدر ابومعلق وقتی که دزدی خواست او را به قتل برساند

قبول شدن دعای صحابی جلیل القدر ابومعلق وقتی که دزدی خواست او را به قتل برساند

ابن ابی الدنیا در کتاب مجابی الدعوة از انس بن مالک سروایت نموده است، که گفت: مردی از اصحاب رسول خدا صکه ابومعلق نامیده می‏شد، و تاجر بود، با مال خودش و دیگران تجارت می‏نمود، وی فردی عابد و پرهیزگار بود، باری بیرون رفت و دزدی که سلاح بر تن داشت با او روبرو گردید و گفت: متاعت را بگذار که می‏کشمت، گفت: اگر مال می‏خواهی در خدمتت است، گفت: جز خونت را نمی‏خواهم، ابومعلق گفت: پس بگذار نماز بخوانم، گفت: آنقدری که می‏خواهی بخوان. آن گاه وضو ساخت و بعد از آن دو رکعت نماز گزارد، و چنین دعا نمود: «يا ودود يا ذالعرش الـمجيد، يا فعالا لـما يريد، اسالك بعزتك التي لا ترام، وملكك الذي لا يضام، وبنورك الذي ملأ اركان عرشك آن تكفيني شر هذا اللص، يا مغيث اغثنى». ترجمه: «ای ودود، و ای صاحب عرش بزرگ، ای کننده آنچه بخواهد، تو را به بزرگی و عزتت که قصد کرده نمی‏شود، و به پادشاهیت که مزاحمت کرده نمی‏شود، و به نورت که اطراف عرشت را پر نموده، سوال می‏کنم که شر این دزد را از من دفع کنی، ای فریادرس به فریادم برس». این را سه بار گفت، ناگهان متوجه شد سوارکاری که حربه‏ای در دست دارد، حربه‏اش را تا برابر هر دو گوشش بلند کرده است، وی دزد را زد و به قتل رسانید، و آن گاه به‌سوی تاجر آمد، تاجر پرسید: تو کیستی؟ که خداوند توسط تو به فریادم رسید، گفت: من ملکی از اهل آسمان چهارم هستم، هنگامی که دعا نمودی، صدای دروازه‏های آسمان را شنیدم، باز برای دومین بار دعا نمودی، آن گاه ضجه‏ای را از اهل آسمان شنیدم، باز سومین بار دعا نمودی، آن گاه گفته شد: دعای مصیبت زده است، و من از خداوند خواستم که قتل آن را به عهده من بسپارد، بعد از آن همان ملک گفت: مژده بادا برایت و بدان، که کسی وضو بکند، و چهار رکعت نماز بگذارد، و به این دعاء دعاء نماید، دعایش قبول و پاسخ داده می‏شود، خواه در مصیبت باشد یا بدون مصیبت». ابوموسی این را در کتاب الوظائف، به صورت کاملش روایت نموده. این چنین در الاصابه (۱۸۲/۴) آمده است.