حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

قصه زن گنهکاری با ابوهریره

قصه زن گنهکاری با ابوهریره

ابن ابی حاتم از ابوهریره سروایت نموده، که گفت: زنی نزدم آمد و گفت: آیا برای من توبه‏ای هست؟ من زنا نموده‏ام و طفل به دنیا آورده‏ام و به قتلش رسانیده‏ام، گفتم: نخیر، نه خوشحال شوی، و نه عزت یابی!! آن گاه در حالی برخاست که به حسرت دعا می‏نمود، بعد از آن همراه پیامبر صنماز صبح را گزاردم، و قصه آنچه را زن گفت و گفته خودم را به او، برای رسول خدا صبازگو نمودم، پیامبر صفرمود: «سخن بدی گفته‏ای!! آیا آیه را نمی‏خواندی:

﴿وَٱلَّذِينَ لَا يَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرتا به این قول خداوند ﴿إِلَّا مَن تَاب[الفرقان: ۶۸-۷۰].

ترجمه: «آنان که نمی‏پرستد بااللَّه معبود دیگر... مگر آن که توبه کند».

پس من این را برای وی [۱۴۵]تلاوت نمودم و او به سجده افتاد و گفت: ستایش خدایی راست که برایم گشایشی گردانید. این حدیث از این وجه غریب است، و در رجال آن کسی است که شناخته نمی‏شود. و ابن جریر این را به سند خود به مانند این روایت کرده، و نزد وی آمده: آن گاه در حالی بیرون رفت که با حسرت دعا می‏نمود و می‏گفت: واحسرتا، آیا این زیبایی برای آتش آفریده شده است؟!. و نزد وی آمده: هنگامی که ابوهریره از نزد پیامبر خدا صبرگشت، او را در همه منزل‏های مدینه جستجو نمود ولی نیافتش، و هنگامی که شب آینده فرارسید، آن زن نزدش آمد و ابوهریره او را از آنچه رسول خدا صبه وی گفته بود، خبر داد، آن گاه وی به سجده افتاد و گفت: ستایش خدایی راست که برایم گشایشی گردانید و توبه‏ای از آنچه عمل کردم میسر ساخت، و کنیزی را که همراهش بود با دختر وی آزاد گردانید، و به درگاه خداوند توبه نمود [۱۴۶]. این چنین در تفسیر ابن کثیر (۳۲۸/۳) آمده است.

[۱۴۵] یعنی: برای آن زن. [۱۴۶] ضعیف. طبری در تفسیر خود (۱۹/ ۲۷) ابن کثیر در تفسیر خود می گوید: در سند آن کسی است که شناخته شده نیست. سیوطی آن را در الد المنثور ضعیف دانسته.