دعاهای پیامبر صبدون در نظر داشت وقت معینی
مسلم از ابن مسعود سروایت نموده که: نبی خدا صمیگفت: «اللهم اني اسالك الـهدى والعفاف والغنى»، ترجمه: «بار خدایا، من از تو هدایت، تقوی، عفاف و غنا میطلبم» [۸۹۴].
و هم چنان نزد وی و بخاری از ابوموسی اشعری ساز پیامبر صروایت است، که وی به این دعا، دعا مینمود: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي خَطِيئَتِي وَجَهْلِي، وَإِسْرَافِي فِي أَمْرِي، وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي جِدِّي وَهَزْلِي، وَخَطَئِي وَعَمْدِي، وَكُلُّ ذَلِكَ عِنْدِي، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا قَدَّمْت وَمَا أَخَّرَتْ، وَمَا أَسْرَرْت، وَمَا أَعْلَنْت، وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي، أَنْتَ الْمُقَدِّمُ، وَأَنْتَ الْمُؤَخِّرُ، وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ». ترجمه: «بار خدایا، برایم خطایم و جهلم، اسرافم در کارم و آنچه را تو به آن از من عالمتری ببخشای. خداوندا، گناه جدّیم، شوخیم، خطایم و قصدیم را ببخشای و همه آن نزدم هست. بار خدایا، برایم آنچه مینمایم، و آنچه را پنهان نمودهام، و آنچه را علنی انجام دادهام و آنچه را تو به آن از من عالمتر هستی برایم بیامرز، تو پیش کننده و عقب برنده هستی، و تو بر همه چیز قادر و توانایی» [۸۹۵].
و نزد مسلم از ابوهریره سروایت است که گفت: رسول خدا صمیگفت: «اللَّهُمَّ أَصْلِحْ لِي دِينِي الَّذِي هُوَ عِصْمَةُ أَمْرِي وَأَصْلِحْ لِي دُنْيَايَ الَّتِي فِيهَا مَعَاشِي وَأَصْلِحْ لِي آخِرَتِي الَّتِي فِيهَا مَعَادِي وَاجْعَلْ الْحَيَاةَ زِيَادَةً لِي فِي كُلِّ خَيْرٍ وَاجْعَلْ الْمَوْتَ رَاحَةً لِي مِنْ كُلِّ شَرٍّ»، ترجمه: «بار خدایا، دینم را برایم اصلاح بگردان، که عصمت امرم است، و دنیایم را برایم اصلاح بگردان، که در آن زندگی ام است، و آخرتم را برایم اصلاح بگردان که در آن معاد و برگشتم است، و زندگی را برایم زیادتی در هر خیر بگردان و مرگ را برایم راحتی از هر شر بگردان» [۸۹۶].
هم چنان نزد وی بخاری از ابن عباس بروایت است که: رسول خدا صمیگفت: «اللَّهُمَّ لَكَ أَسْلَمْتُ وَبِكَ آمَنْتُ وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْكَ أَنَبْتُ وَبِكَ خَاصَمْتُ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِعِزَّتِكَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ أَنْ تُضِلَّنِي أَنْتَ الْحَىُّ الَّذِي لاَ يَمُوتُ وَالْجِنُّ وَالإِنْسُ يَمُوتُونَ»، ترجمه: «بار خدایا، برای تو اسلام آوردم، به تو ایمان آوردم، بر تو توکل نمودم، به سویت برگشتم و به مدد تو مخاصمه نمودم. بار خدایا، من به عزت تو پناه میبرم از اینکه گمراهم سازی، خدایی جز تو نیست، تو زندهای هستی که نمیمیری، و جن و انس میمیرند» [۸۹۷].
و نزد ترمذی از ام سلمه لروایت است که گفت: اکثر دعای پیامبر صاین بود: «يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ»، ترجمه: «ای گرداننده قلبها، قلبم را بر دینت ثابت گردان» [۸۹۸]. ترمذی میگوید: حدیث حسن است.
و نزد وی هم چنان از عایشه لروایت است که گفت: رسول خدا صمیگفت: «اللَّهُمَّ عَافِنِي فِي جَسَدِي وَعَافِنِي فِي بَصَرِي وَاجْعَلْهُ الْوَارِثَ مِنِّي لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»، ترجمه: «بار خدایا، در جسدم برایم عافیت نصیب فرما در چشمم برایم عافیت نصیب نما، و آن را تا آخر همینطور نگه دار، خدایی جز تو که بردبار و کریم هستی وجود ندارد، پاکی است خدایی را که پروردگار عرش عظیم است و ستایش خدایی راست که پروردگار جهانیان است» [۸۹۹].
و هم چنان نزد وی و ابوداود و ابن ماجه از ابن عباس بروایت است که گفت: پیامبر صدعا نموده میگفت:
«رَبِّ أَعِنِّي وَلاَ تُعِنْ عَلَىَّ وَانْصُرْنِي وَلاَ تَنْصُرْ عَلَىَّ وَامْكُرْ لِي وَلاَ تَمْكُرْ عَلَىَّ وَاهْدِنِي وَيَسِّرِ الْهُدَى لِي وَانْصُرْنِي عَلَى مَنْ بَغَى عَلَىَّ رَبِّ اجْعَلْنِي لَكَ شَكَّارًا لَكَ ذَكَّارًا لَكَ رَهَّابًا لَكَ مِطْوَاعًا لَكَ مُخْبِتًا إِلَيْكَ أَوَّاهًا مُنِيبًا رَبِّ تَقَبَّلْ تَوْبَتِي وَاغْسِلْ حَوْبَتِي وَأَجِبْ دَعْوَتِي وَثَبِّتْ حُجَّتِي وَاهْدِ قَلْبِي وسدد لساني وَاسْلُلْ سَخِيمَةَ قلبي»، ترجمه: «پروردگارا، کمکم نما، و بر من کسی را کمک مکن، نصرتم بده و بر من کسی را نصرت مده، برآیم تدبیر و حیله فراهم ساز، و بر ضد من تدبیر و حیله فراهم مساز، هدایتم نما و هدایتم را آسان گردان، و بر کسی که بر من بغاوت نموده نصرتم بده، پروردگارا، مرا برایت شاکر، ذاکر، ترسنده، مطیع، جواب دهنده - یا برگشت کننده - بگردان، توبهام را قبول فرما، گناهم را بشوی، دعایم را قبول کن، دلیل و حجتم را ثابت ساز، قلبم را هدایت نما، زبانم را استوار ساز و کینه قلبم را بیرون کش» [۹۰۰].
و در روایت ترمذی آمده: «او اها منیبا». ترمذی میگوید: حدیث حسن و صحیح است.
و نزد حاکم از ابن مسعود س- که آن را به شرط مسلم صحیح دانسته - روایت است که گفت: از دعای رسول خدا صاین بود: «اللهم إنا نسألك موجبات رحمتك وعزائم مغفرتك والسلامة من كل إثم والغنيمة من كل بر والفوز بالجنة والنجاة من النار»، ترجمه: «بار خدایا، ما از تو موجبات رحمتت را، اسباب واقعی آمرزشت را، سلامتی از هر گناه را، غنیمت از هر نیکی را و کامیابی به جنت و نجات از آتش را میطلبیم» [۹۰۱]. این چنین در کتاب أذکار نووی (۴۹۸) آمده است.
احمد و طبرانی از عبداللَّه بن عمرو بروایت نمودهاند که: رسول خدا صدعا مینمود: «اللهم اغفرلنا ذنوبنا وظلمنا وهزلنا وجدنا وعمدنا، وكل ذلك عندنا»، ترجمه: «بار خدایا، گناهان ما را، ظلم ما را، شوخی ما را، عمل جدی ما را و قصدی و عمدی ما را ببخشای، و همه اینها نزد ما هست» [۹۰۲]. هیثمی (۱۷۲/۱۰) میگوید: اسناد این دو حسن است.
و هم چنان نزد آن دو و بزار از عمران بن حصین بروایت است که گفت: دعای پیامبر صبه طور اغلب این بود: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا أَخْطَأْتُ وَمَا تَعَمَّدْتُ وَمَا أَسْرَرْتُ وَمَا أَعْلَنْتُ وَمَا جَهِلْتُ وَمَا تَعَمَّدْتُ»، ترجمه: «بار خدایا، آنچه را خطا نمودم و آنچه را عمدی انجام دادم، آنچه را سری نمودم و آنچه را علنی کردم و آنچه را ندانستم و به جهالت مرتکب شدم و آنچه را عمدی انجام دادم، برایم ببخش» [۹۰۳]. هیثمی (۱۷۲/۱۰) میگوید: رجال آنها رجال صحیحاند، غیر عون عقیلی که ثقه میباشد.
و احمد از عایشه لروایت نموده، که گفت: رسول خدا صمیگفت: «اللَّهُمَّ أَحْسَنْتَ خَلْقِي فَأَحْسِنْ خُلُقِي»، ترجمه: «بار خدایا، خلقم را نیکو نمودهای، اخلاقم را هم نیکو ساز» [۹۰۴]. هیثمی (۱۷۳/۱۰) میگوید: رجال آن رجال صحیحاند، احمد و ابویعلی نیز این را از ابن مسعود به مثل آن به اسناد صحیح روایت کردهاند.
احمد و ابویعلی به دو اسناد حسن از ام سلمه لروایت نمودهاند که: رسول خداصمیگفت:
«رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَاهْدِنِي السَّبِيلَ الأَقْوَمَ»، ترجمه: «بار خدایا، برایم بیامرز، رحمم نما، و به راه استوارتر هدایتم کن» [۹۰۵].
و نزد طبرانی در الأوسط از انس بن مالک سروایت است که رسول خدا صمیگفت، «يا ولي الإسلام وأهله ثبتني به حتى ألقاك»، ترجمه: «ای کارساز اسلام و اهل اسلام، مرا بر اسلام تا ملاقاتت ثابت گردان» [۹۰۶]. رجال آن، چنانکه هیثمی (۱۷۶ ۱۷۴/۱۰) گفته، ثقهاند.
احمد و طبرانی از بسربن ابی ارطات قریشی سروایت نمودهاند که گفت: از رسول خدا صشنیدم که دعا مینمود: «اللَّهُمَّ أَحْسِنْ عَاقِبَتَنَا فِي الأُمُورِ كُلِّهَا وَأَجِرْنَا مِنْ خِزْيِ الدُّنْيَا وَعَذَابِ الآخِرَةِ»، ترجمه: «بار خدایا، فرجام ما را در همه امور نیک گردان، و از رسوایی دنیا و عذاب آخرت امانمان ده» [۹۰۷]، و طبرانی افزوده، که گفت: «کسی که این دعایش باشد، قبل از رسیدن بلا برایش میمیرد». هیثمی(۱۷۸/۱۰) میگوید: رجال احمد و یکی از اسنادهای طبرانی ثقهاند.
و هم چنان نزد هر دوی آنان از ابوصرمه سروایت است که: رسول خدا صمیگفت: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ غِنَايَ وَغِنَى مَوْلايَ»، ترجمه: «بار خدایا، من از تو غنای خود و غنای مولایم [۹۰۸]را طلب میکنم» [۹۰۹]. هیثمی (۱۷۸/۱۰) میگوید: رجال یکی از اسنادهای احمد رجال صحیحاند.
و نزد بزار از ثوبان سروایت است که رسول خدا صمیگفت: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الطَّيِّبَاتِ وَتَرْكَ الْمُنْكَرَاتِ وَحُبَّ الْمَسَاكِينِ وَأَنْ تَتُوبَ عَلَىَّ وَأَن اردت بعادك فتنة أن تقبضني غير مفتون»، ترجمه: «خداوندا، من از تو خوبیها و پاکیها را سئوال مینمایم، و ترک منکرات و دوستی مسکینان را و اینکه توبهام را قبول فرمایی، و اگر به بندگانت اراده فتنهای را نمودی، مرا بدون افتادن در دام فتنه قبض نمایی» [۹۱۰]. هیثمی (۱۸۱/۱۰) میگوید: اسنادش حسن است.
و نزد طبرانی از عایشه لروایت است که رسول خدا صمیگفت: «اللهم اجعل اوسع رزقك على عند كبر سني وانقطاع عمري»، ترجمه: «بار خدایا، فراخترین رزقت را بر من در وقت بزرگ سنم و انقطاع عمرم نصیب گردان» [۹۱۱]. اسناد آن، چنانکه هیثمی (۱۸۲/۱۰) گفته، حسن است.
[۸۹۴] مسلم (۲۷۲۱) ترمذی (۳۴۸۹) ابن ماجه (۳۸۳۲) احمد (۱/ ۴۱۶). [۸۹۵] بخاری (۶۳۹۸) مسلم (۲۷۱۹). [۸۹۶] مسلم (۲۷۲۰). [۸۹۷] بخاری (۱۱۲۰) مسلم در کتاب الذکر (۶۷) احمد (۱/ ۳۰۲). [۸۹۸] صحیح. ترمذی (۳۴۸۰) و آن را حسن دانسته است. احمد (۲۵۱۱۶) حاکم (۲/ ۲۸۸) طبرانی (۱/ ۲۳۴) آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۸۹۹] ضعیف. ترمذی (۳۴۸۰) حاکم آن را حسن دانسته است (۱/ ۵۳۰). [۹۰۰] صحیح. ترمذی (۳۵۵۱) وی آن را حسن و صحیح دانسته است. ابوداوود (۱۵۱۰- ۱۵۱۱) آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۹۰۱] صحیح. حاکم (۱/ ۵۲۵). [۹۰۲] حسن. احمد (۲/ ۱۷۳) هیثمی (۱۰/ ۱۷۲) آن را حسن دانسته است و طبرانی (۳/ ۲۹۶). [۹۰۳] صحیح. احمد (۴/ ۴۳۷) و طبرانی (۱۸/ ۱۲۱) نگا: المجمع (۱۰/ ۱۷۲). [۹۰۴] صحیح. احمد (۸/ ۶۸) از عایشه ل(۱/ ۴۰۳) و از ابن مسعود و همچنین ابویعلی (۵۱۸۱) و طیالسی (۱۲۷۱). [۹۰۵] ضعیف. ابویعلی (۳/ ۶۸۹) احمد (۶/ ۳۰۳) در آن یک راوی ضعیف است و همچنین سند به علت آنکه حسن بصری از ام سلمه نشنیده است منقطع است. عجیب این است که هیثمی آن را حسن دانسته است. [۹۰۶] صحیح. طبرانی در الاوسط (۱/ ۲۰۶) نگا: المجمع (۱۰/ ۱۷۶). [۹۰۷] حسن. احمد (۴/ ۱۸۱) و حاکم (۳/ ۵۹۱). [۹۰۸] این کلمه در عربی در برگیرنده معانی زیادی است از جمله: پسر عمو همسایه، پیرو، دوست دارنده، غلام، خسر و... این چنین در النهایه آمده است. [۹۰۹] صحیح. احمد (۳/ ۴۵۳) ابن ابی شیبه (۱۰/ ۱۸۱). [۹۱۰] حسن. بزار در المجمع (۱۰/ ۱۸۱). [۹۱۱] حسن. طبرانی در المجمع (۱۰/ ۱۸۲).