حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

انکار عمر سبر مردی که به او گفت: کتابی به دست آورده‏ام که در آن سخن شگفت آور است

انکار عمر سبر مردی که به او گفت: کتابی به دست آورده‏ام که در آن سخن شگفت آور است

نصر المقدسی از میمون بن مهران روایت نموده، که گفت: مردی نزد عمربن خطاب امد و گفت: ای امیرالمؤمنین، ما هنگامی که مدائن را فتح نمودیم، از آنجا کتابی به دست آوردم که در آن سخن شگفت آور است، فرمود: آیا از کتاب خداست؟ گفتم [۳۹۹]: نخیر، آن گاه دره را طلب نمود و به زدن وی پرداخت، و این تلاوت نمود:

﴿الٓرۚ تِلۡكَ ءَايَٰتُ ٱلۡكِتَٰبِ ٱلۡمُبِينِ ١ إِنَّآ أَنزَلۡنَٰهُ قُرۡءَٰنًا عَرَبِيّٗاتا به این قول خداوند ﴿وَإِن كُنتَ مِن قَبۡلِهِۦ لَمِنَ ٱلۡغَٰفِلِينَ[یوسف: ۱-۳].

ترجمه: «این آیات کتاب روشن است. ما قرآن را به زبان عربی فرو فرستادیم... و تو قبل از این از بی‌خبران بودی».

بعد از آن گفت: «کسانی که قبل از شما بودند، به سببی هلاک شدند، که به آنچه علمای‌شان و اُسقف‏هایشان نوشته بودند روی آوردند، و تورات و انجیل را گذاشتند تا اینکه کهنه شدند و علمی که در آن‏ها بود از میان رفت». این چنین در الکنز (۹۵/۱) آمده است.

[۳۹۹] این چنین در اصل آمده، ولی ظاهر «گفت» است.