حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

یقین ابوبکر سبه آنچه خداوند درباره جنگ روم و فارس وعده نموده بود

یقین ابوبکر سبه آنچه خداوند درباره جنگ روم و فارس وعده نموده بود

ترمذی از نیاربن مکرم اسلمی سروایت نموده، که گفت: هنگامی که نازل شد:

﴿الٓمٓ ١ غُلِبَتِ ٱلرُّومُ ٢ فِيٓ أَدۡنَى ٱلۡأَرۡضِ وَهُم مِّنۢ بَعۡدِ غَلَبِهِمۡ سَيَغۡلِبُونَ ٣ فِي بِضۡعِ سِنِينَ[الروم: ۱-۴].

ترجمه: «الم. رومیان مغلوب شدند. (و این شکست) در سرزمین نزدیکی رخ داد، اما آنها بعد از مغلوبیت به زودی غلبه خواهند کرد. در چند سال».

روزی که این آیه نازل شد، فارس بر روم غالب بود، و مسلمانان غلبه روم را بر آنان دوست می‏داشتند چون آنان و اینان اهل کتاب بودند، و قول خداوند تعالی هم درین باره است:

﴿وَيَوۡمَئِذٖ يَفۡرَحُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٤ بِنَصۡرِ ٱللَّهِۚ يَنصُرُ مَن يَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ ٥[الروم: ۴-۵].

ترجمه: «و در آن روز مؤمنان خوشحال خواهند شد، به سبب یاری و نصرت‏اللَّه، او هر که را بخواهد نصرت می‏دهد، و او عزیز و حکیم است».

و قریش غلبه فارس را دوست می‏داشت، چون آنان و اینان اهل کتاب نبودند، و به زنده شدن بعد از مرگ ایمان نداشتند، هنگامی که خداوند این آیه را نازل فرمود: ابوبکر سبیرون رفت و فریاد می‏کشید: ﴿الٓمٓ ١ غُلِبَتِ ٱلرُّومُ ٢ فِيٓ أَدۡنَى ٱلۡأَرۡضِ وَهُم مِّنۢ بَعۡدِ غَلَبِهِمۡ سَيَغۡلِبُونَ ٣ فِي بِضۡعِ سِنِينَ، آن گاه تعدادی از قریش به ابوبکر سگفتند: این در میان ما و شما باشد، صاحب‌تان گمان نموده، که روم بر فارس در مدت چند سالی غلبه خواهد نمود، آیا بر آن با تو شرط نبندیم؟ پاسخ داد: بلی - و این مسئله قبل از تحریم شرط بود -، پس ابوبکر سو مشرکین شرط بستند و به شرط موافقت نمودند. مشرکین به ابوبکر سگفتند: این چند سال را که از سه الی نه سال را در بر می‏گیرد، حد وسطش را در میان ما و خودت تعیین و مشخص ساز، تا در همان وقت شرط‌مان به سر رسد، می‏گویند: بنابراین در میان‌شان شش سال را تعیین کردند، می‏افزاید: آن شش سال، قبل از این که رومی‏ها غلبه حاصل نمایند، گذشت، و مشرکین شرط ابوبکر را گرفتند. هنگامی که سال هفتم داخل شد، رومی‏ها بر اهل فارس غالب گردیدند. می‏گوید: بنابراین مسلمانان بر این عمل ابوبکر سکه شش سال را تعیین نموده بود، خرده گرفتند، می‏گوید: چون خداوند تعالی می‏گوید: ﴿فِي بِضۡعِ سِنِينَمی‏افزاید: و در آن هنگام تعداد زیادی مسلمان شدند [۱۱۵]. این چنین این را ترمذی ذکر نموده، و بعد از آن گفته: این حدیث حسن صحیح است، و آن را جز به روایت از عبدالرحمن بن ابی زناد نمی‏شناسیم. و نزد ابوحاتم از براء سروایت است که گفت: هنگامی که نازل شد: ﴿الٓمٓ ١ غُلِبَتِ ٱلرُّومُ ٢ فِيٓ أَدۡنَى ٱلۡأَرۡضِ وَهُم مِّنۢ بَعۡدِ غَلَبِهِمۡ سَيَغۡلِبُونَ ٣. مشرکین به ابوبکر گفتند: آیا نمی‏بینی که صاحبت چه می‏گوید، گمان می‏کند که رومی‏ها بر فارس غلبه می‏کنند!! پاسخ داد: صاحبم راست گفته است، گفتند:آیا می‏خواهی که با تو شرط بندی کنیم؟ آن گاه در میان خود و آنان مدتی را تعیین نمود، آن مدت قبل از اینکه روم بر فارس غلبه کند، سپری شد، و این خبر به پیامبر صرسید، و غمگینش کرد و بدش آمد و به ابوبکر گفت: «چه تو را به این فرا خواند؟» گفت: تصدیق خدا و پیامبرش، فرمود: «نزد آنان برو، و شرط را با آنان بزرگتر ساز، و آن را برای چندین سال بگردان»، آن گاه ابوبکر نزدشان آمد و گفت آیا می‏خواهید که برگردید؟ چون برگشت نیکوست، گفتند: آری، و هنوز آن سال‏ها سپری نشده بود که روم بر فارس غلبه نمود، و اسب‌هایشان را در مدائن بستند، و رومیه را بنا کردند، و ابوبکر نزد پیامبر صآمد، و او فرمود: «این حرام است»، و افزود: «آن را صدقه نما» [۱۱۶]. این را امام احمد و ترمذی و نسائی و ابن ابی حاتم و ابن جریر از ابن عباس ببه معنای آن به اختصار روایت نموده‏اند، و ترمذی آن را حسن دانسته، چنانکه در تفسیر ابن کثیر (۴۲۳/۳) آمده است.

[۱۱۵] حسن. ترمذی (۳۱۹۴) آلبانی آن را حسن دانسته است. [۱۱۶] صحیح. ترمذی (۳۱۳۹) احمد (۱/ ۲۷۱).