حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

پیامبر صو آموزش این دعا به معاذ

پیامبر صو آموزش این دعا به معاذ

طبرانی از معاذبن جبل سروایت نموده که: پیامبر صروز جمعه از وی جستجو به عمل آورد، هنگامی که رسول خدا صنمازش را گزارد، نزد معاذ آمده گفت: «ای معاذ چرا من تو را نمی‏بینم؟» پاسخ داد: ای رسول خدا، از یهودیی نزدم یک وقیه طلاست، به سویت بیرون شدم ولی مرا از تو بازداشت و نگاهم نمود، رسول خدا صبه او گفت: «ای معاذ، آیا به تو دعایی نیاموزم که به آن دعا نمایی؟ اگر بر تو دینی چون صیر باشد آن را از تو ادا نماید - صیر کوهی است در یمن -، ای معاذ خداوند را دعا کن و بگو: «اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ، وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ، وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ، وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِيَدِكِ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ، وتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ، وَتُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ، وَتُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ، وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ رَحْمَنَ الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَرَحِيمَهُمَا، تُعْطِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُمَا، وتَمْنَعُ مَنْ تَشَاءُ، ارْحَمْنِي رَحْمَةً تُغْنِيني بِهَا عَنْ رَحْمَةِ مَنْ سِوَاكَ»، «بار خدایا، خداوند سلطنت و پادشاهی، پادشاهی را برای هر کی را خواهی می‏دهی، و پادشاهی را از هر کسی خواهی باز می‏گیری و هر کسی را خواهی عزت می‏دهی و هر که را خواهی خوار و ذلیل می‏گردانی، همه نیکی به دست توست، و تو بر هر چیز توانایی، شب را در روز می‏درآری، و روز را در شب می‏درآری، و زنده را از مرده‏می برآری، و مرده را از زنده می‏برآری، و هر کسی را خواهی بی‌شمار روزی می‏دهی. ای رحمان دنیا و آخرت و رحیم آن دو، برای کسی که بخواهی از آن دو می‏دهی و از کسی که بخواهی باز می‏داری، بر من رحم نما، چنان رحمتی که به آن از رحمت ما سوایت غنیم گردانی» [۹۴۶]. هیثمی (۰۱۸۶/۱۰) می‏گوید: در این نصربن مرزوق آمده، و وی را نشناختم، ولی بقیه رجال آن ثقه‏اند، مگر این که سعیدبن مسیب از معاذ نشنیده است.

و نزد طبرانی در الصغیر از انس بن مالک سروایت است که گفت: رسول خدا صبه معاذ گفت: «آیا به تو دعایی نیاموزم که به آن دعا کنی؟ اگر برگردنت مثل کوه احد دین باشد خداوند آن را از طرف تو ادا نماید، ای معاذ بگو: «اللهم مالك الـملك...» و آن را متذکر شده، مگر اینکه وی این را متذکر شنده: «تولج الليل» تا آخرش، و در روایت وی آمده: «رحمان الدنيا والاخرة، تعطيهما من تشاء، وتمنع منهما من تشاء»، ترجمه: «مهربان دنیا و آخرت، آن‏ها را برای کسی بخواهی می‏دهی، کسی را بخواهی از آن‏ها باز می‏داری» [۹۴۷]... و مثل آن را ذکر کرده است، هیثمی (۱۸۶/۱۰) می‏گوید: رجال آن ثقه‏اند.

[۹۴۶] ضعیف. طبرانی. سند آن منقطع است. نگا: المجمع (۱۰/ ۱۸۶). [۹۴۷] صحیح. طبرانی در الصغیر (۱/ ۲۰۱) و هیثمی (۱۰/ ۱۸۶) و رجال آن ثقه هستند.