دعاهای پیامبر صبرای آل یاسر و ابوسلمه و اسامه بن زید
احمد و ابن سعد از عثمان بن عفان سبه شکل مرفوع روایت نمودهاند: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لآلِ يَاسِرٍ وَقَدْ فَعَلْتَ»، ترجمه: «بار خدایا، برای آل یاسر ببخشای، و اینطور نمودهای» [۸۱۹]. و نزد ابن عساکر از عایشه لبه شکل مرفوع روایت است: «اللهم بارك في عمار»، ترجمه: «بار خدایا، برای عمار برکت بده»، و حدیث را متذکر شده، چنانکه در المنتخب (۲۴۵/۵) آمده است.
احمد، مسلم و ابوداود از ام سلمه لبه شکل مرفوع روایت نمودهاند: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لأَبِي سَلَمَةَ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ فِي الـمقربين، وَاخْلُفْهُ فِي عَقِبِهِ فِي الْغَابِرِينَ، وَاغْفِرْ لَنَا وَلَهُ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ، وافْسَحْ لَهُ فِي قَبْرِهِ وَنَوِّرْ لَهُ فِيهِ»، ترجمه: «بار خدایا، برای ابوسلمة ببخشای، و درجهاش را در مقربین بلند گردان، و درعقبش جانشین وی در بازماندگان باش، و برای ما و او ای پروردگار عالمیان ببخشای، و قبرش را برای وی وسیع گردان و در آن برایش نور و روشنی عنایت فرما» [۸۲۰]. این چنین در المنتخب (۲۱۹/۵) آمده است.
احمد، ابویعلی، نسائی و ابن حبان از اسامه بن زید بروایت نمودهاند که گفت: پیامبر صمرا میگرفت و بر رانش مینشانید و حسن بن علی برا بر ران چپش مینشانید، باز ما را به خودمی چسباند و میگفت: «اللهم إني أرحمهما فارحمهما»، ترجمه: «بار خدایا، من بر این دو رحم و مهربانی میکنم، تو نیز بر آنان رحم فرما» [۸۲۱]. ابن سعد (۶۲/۴) از اسامه مثل این را روایت نموده است. و در روایت دیگری نزد وی از او به این لفظ آمده: «بار خدایا، من اینان را دوست میدارم، تو هم دوستشان بدار».
و نزد احمد، ترمذی - که آن را حسن دانسته -، طبرانی و غیر ایشان از وی روایت است که گفت: هنگامی که مریضی رسول خدا صسنگین شد، به مدینه آمدم [۸۲۲]و مردم هم آمدند، من نزد رسول خدا صرسیدم در حالی که از حرف زدن بازمانده بود، بنابراین صحبت نکرد، آن گاه رسول خدا صدستهایش را بر من میگذاشت و بلندشان مینمود، و من میدانستم که وی برایم دعا مینماید [۸۲۳]. این چنین در الکنز (۵/۷) و المنتخب (۱۳۶/۵) آمده است.
[۸۱۹] ضعیف. احمد (۱/ ۶۲) ابن سعد (۳/ ۴/ ۱) که منقطع است. نگا: المجمع (۷/ ۲۲۲). [۸۲۰] مسلم در الجنائز (۷) ابوداوود (۳۱۸) احمد (۶/ ۲۹۷) بیهقی (۳/ ۳۸۴). [۸۲۱] بخاری (۸/ ۱۰) احمد (۵/ ۲۰۵) ابن حبان (۶۹۶۱). [۸۲۲] البته از جرف، جایی که با عساکرش اردگاه داشت. [۸۲۳] حسن. ترمذی (۷/ ۳۸) احمد (۵/ ۲۰۱) ترمذی و آلبانی آن را حسن دانستهاند.