قول پیامبر صبه حارث بن مالک: چگونه صبح نمودی؟ و جواب حارث
ابن عساکر از انس سروایت نموده، که گفت: رسول خدا صدر حالی داخل مسجد گردید، که حارث بن مالک سخواب بود، او را با پایش حرکت داده گفت: «سرت را بلند کن»، وی سرش را بلند نمود و گفت: پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا، پیامبر صفرمود: «ای حارث بن مالک چگونه صبح نمودی؟» گفت: ای پیامبر خدا به صفت مومن حق صبح نمودم، گفت: «برای هر حق حقیقتی است، حقیقت آنچه تو میگویی چیست؟» گفت: از دنیا روی گردانیدم، روزم را با تشنگی سپری نمودم، شبم را بیداری کشیدم، گویا که به عرش پروردگارم نگاه میکنم و گویا که بهسوی اهل بهشت نگاه میکنم که یک دیگر را زیارت میکنند، و بهسوی اهل آتش نگاه میکنم که به یک دیگر بانگ میزنند، پیامبر صبه او گفت: «تو شخصی هستی که خداوند قلبت را روشن و منور نموده است، شناختهای، بنابراین مداومت کن» [۳۷].
عسکری در امثال از انس همانند آن روایت کرده، جز این که او وی را حارثه بن نعمان نامیده است، و در روایت وی آمده است، که گفت: «دیدهای، بنابراین مداومت کن»، بعد از آن فرمود: «بندهای است که خداوند ایمان را در قلب وی منور ساخته است»، گفت: ای نبی خدا، از خداوند بخواه تا به من شهادت عطا فرماید، و او برایش دعا نمود، میگوید: روزی اعلان شد: ای سوارکاران خدا سوار شوید، آن گاه او نخستین سوار کاری بود که سوار شد و نخستین سوارکاری بود که شهید گردید. این چنین در منتخب الکنز (۱۶۰/۵) آمده است.
ابن نجار این را از انس سروایت نموده، که گفت: در حالی که پیامبر خدا صراه میرفت، ناگهان جوانی از انصار با وی روبرو گردید، پیامبر صبه او گفت: «ای حارث چگونه صبح نمودی؟» گفت: در حالی صبح نمودم، که به حق به خدا مؤمن بودم، گفت: «ببین که چه میگویی، چون برای هر قول حقیقتی است»، پاسخ داد: ای رسول خدا، نفسم روی گردانید... و مانند حدیث عسکری را با زیادتی در آخرش، چنانکه در المنتخب (۱۶۱/۵) آمده است، ذکر نمود. ابن المبارک این را در الزهد از صالح بن مسمار همانند سیاق ابن عساکر روایت کرده، و در روایتی آمده است: گفت: «برای هر قول حقیقتی است، حقیقت ایمان تو چیست؟» [۳۸]، حافظ در الاصابه (۲۸۹/۱) میگوید: این حدیث معضل است، و این چنین این را عبدالرزاق از صالحبن مسمار و جعفربن برقان روایت نموده و در التفسیر این را از یزید سلمی روایت نموده و گفته: به شکل موصول روایت شده است...، و حدیث انس را که ذکر شد، متذکر گردیده و گفت: این را طبرانی و ابن منده روایت کردهاند، و بیهقی این را در شعب از طریق یوسف بن عطیه صفار روایت نموده، که وی خیلی ضعیف میباشد، و بیهقی میگوید: این منکر است، و یوسف در آن دچار اشتباه شده، باری گفته: حارث، و باری گفته: حارثه. ابن صاعد میگوید: این حدیث به شکل موصول ثابت نیست. بزار هم این را از انس روایت نموده، هیثمی (۵۷/۱) میگوید: در ین یوسف بن عطیه آمده، که وی قابل حجّت نیست، طبرانی نیز این را از حارث بن مالک انصاری روایت نموده که وی از پهلوی پیامبر صعبور نمود، و پیامبر صبه او گفت: «ای حارثه چگونه صبح نمودی؟» و مانند حدیث ابن عساکر را متذکر شده، هیثمی (۵۷/۱) میگوید: در این ابن لهیعه آمده، و هم چنین در آن کسی هست که نیاز به توضیح و آشکار شدن دارد.
[۳۷] ضعیف. طبرانی (۳/ ۳۰۲) (۳۳۶۷) ابن ابی شیبة (۱۱/ ۴۳) در سند آن ابن لهیعة ضعیف است. همچنین در متن آن نکارت است زیرا مومن خود را پاک نمی داند و تزکیه نمیکند و این کار مخالف نص قرآن است. [۳۸] ضعیف معضل. چنانکه در الاصابة (۱/ ۲۸۹) آمده. نگا: الحلیة (۹/ ۲۷۹) و مصنف ابن ابی شیبة (۱۱/ ۴۲، ۴۳) و میزان الاعتدال (۹۸۷۷).