گریه معاذ سهنگامی که مرگش فرا رسید چون نمیدانست که خداوند برایش چه مقدر نموده است
طبرانی از معاذ بن جبل سروایت نموده است، که گفت: هنگامی که مرگش فرا رسید، گریه نمود، به او گفت: [۶۹]چه تو را میگریاند؟ گفت: به خدا سوگند، من از هراس مرگ و بر دنیایی که از خود باقی میگذارم گریه نمیکنم، ولی از رسول خدا صشنیدم که میگفت: «آنان دو قبضهاند: قبضهای در آتش، و قبضهای در جنت»، و من نمیدانم که در کدام قبضهها میباشم [۷۰]. هیثمی (۱۸۷/۷) میگوید: در این براء بن عبداللَّه الغنوی آمده و ضعیف میباشد، و حسن معاذ را درک ننموده است.
[۶۹] ممکن درست چنین باشد: به او گفته شد. [۷۰] ضعیف و منقطع. طبرانی در الکبیر (۲۰/ ۱۷۲) نگا: المجمع (۷/ ۱۸۷).