حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

بشارت پیامبر صبه اصحابش آنگاه که در کدید بودند

بشارت پیامبر صبه اصحابش آنگاه که در کدید بودند

احمد از رفاعه جهنی سروایت نموده، که گفت: با رسول خدا صحرکت نمودیم تا اینکه به کدید - یا گفت: قدید - رسیدیم، آن گاه افرادی از رسول خدا صاجازه خواستند تا به دیدار اهل و خانواده خود بروند؛ آن حضرت صبه آنها اجازه داد؛ بعد رسول خدا صبرخاست، و پس از حمد و ثنای خداوند گفت: «چرا برای مردانی ناحیه درختی که نزدیک رسول خداست، از ناحیه دیگر مبغوض‏تر است»، در این هنگام همه مردم گریه کردند، آن گاه مردی گفت: کسی که بعد از این اجازه می‏طلبد، بدون تردید احمق است، آن گاه رسول خدا صخداوند را ستود، و با گفتن خیر فرمود: «هر بنده‏ای که از صدق دل شهادت بدهد که معبودی جز خدا نیست و من رسول خدا هستم، و بر آن استوار بماند و به همین حال وفات کند، من نزد خداوند گواهی می‏دهم که وی داخل جنت می‏شود»، فرمود: «مرا پروردگارم وعده نموده است که هفتاد هزار از امتم را که حساب و عذاب بر آنها نیست، داخل جنت نماید، و من آرزو دارم که شما، پدران، زنان و اولاد صالح‌تان قبل از دخول آنان به جنت در قصرهای آن جای بگیرید» [۶]، هیثمی (۲۰/۱) می‏گوید: این را احمد روایت نموده، و نزد ابن ماجه قسمتی از آن آمده است، و رجال آن موثق و مورد اعتبارند. و این را همچنان دارمی، ابن خزیمه، این حبان و طبرانی به طول آن، چنان که در الکنز (۲۸۷/۵) آمده، روایت نموده‏اند، و در روایت ایشان آمده است: آن گاه ابوبکر سگفت: کسی که بعد از این برای چیزی از تو اجازه خواهد نادان است.

[۶] صحیح. احمد (۴/ ۱۶) ابن حبان (۲۱۲).