پناه جستن از جن آنچه پیامبر صدر شبی که جنها برای او دسیسه کردند گفت
احمد و ابویعلی از ابوتیاح روایت نمودهاند که گفت: برای عبدالرحمن بن خنبش تمیمی سکه بزرگ بود گفتم: رسول خدا صرا درک نمودی؟ گفت: اری، گفتم: رسول خدا صشبی که جنها برای او دسیسه کردند چه عملی انجام داد؟ گفت: شیطانها در آن شب از وادیها و کوهها بهسوی رسول خدا صپائین آمدند و در میان آنان شیطان بزرگ نیز بود که در دست آن آتش قرار داشت و میخواست به روی رسول خدا را بسوزاند، آن گاه جبریل نزدش فرود آمد و گفت: ای محمد، بگو، گفت: «چه بگویم؟» گفت: بگو: «أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّةِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ وَذَرَأَ وَبَرَأَ وَمِنْ شَرِّ مَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمِنْ شَرِّ مَا يَعْرُجُ فِيهَا وَمِنْ شَرِّ فِتَنِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمِنْ شَرِّ كُلِّ طَارِقٍ إِلاَّ طَارِقاً يَطْرُقُ بِخَيْرٍ يَا رَحْمَنُ». ترجمه: «به کلمههای تام خداوند از شر آنچه خلق نموده، آفریده و پیدا نموده، و از شر آنچه از آسمان نازل میشود، و از شر آنچه به آن بلند میشود، و از شر فتنههای شب و روز، و از شر هر پیامد در شب، مگر آنچه خیر میآورد، پناه میبرم ای رحمن»، آن گاه آتش آنان خاموش گردید و خداوند تبارک و تعالی شکستشان داد [۹۲۹]. منذری در الترغیب (۱۱۷/۳) میگوید: هر یکی از آن دو - [احمد و ابویعلی] - اسناد جید دارند، که قابل حجت آوردن است، و مالک این را در الموطا از یحیی بن سعید به شکل مرسل روایت نموده، و نسائی هم این را به نقل از ابن مسعود به مثل آن روایت کرده است. و ابن ابی شیبه از مکحول به معنای این را به اختصار، با فرق در الفاظ استعاذه، چنانکه در الکنز (۲۱۲/۱) آمده، روایت نموده است.
[۹۲۹] صحیح. احمد (۳/ ۴۱۹) و بیهقی در الدلائل (۷/ ۹۵).