حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

قول علی درباره علم ابن مسعود، ابوموسی، عمار، حذیفه، سلمان و درباره علم خودش

قول علی درباره علم ابن مسعود، ابوموسی، عمار، حذیفه، سلمان و درباره علم خودش

ابن سعد (۱۶۲/۴) از ابوالبختری روایت نموده، که گفت: نزد علی سآمدیم و از او درمورد اصحاب محمد صپرسیدیم، گفت: از کدام شان؟ می‏گوید: گفتیم: از عبداللَّه بن مسعود سبرای ما صحبت کن، گفت: قرآن و سنت را آموخت، بعد از آن باز ایستاد و پیش نرفت، و دانستن آن دو به عنوان همه علم و دانش کافی است، می‏گوید: گفتیم: از ابوموسی سبرای ما صحبت کن، گفت: در علم رنگ کرده شد و باز از آن بیرون گردید، می‏افزاید: گفتیم: از عماربن یاسر برای ما صحبت کن، گفت: مومن فراموش کار است، و وقتی به او تذکر داده شود، به یاد می‏آورد، می‏گوید: گفتیم: از حذیفه سبرای ما صحبت کن، گفت: علمی را فرا گرفت، و از قیام بدان عاجز آمد، می‏گوید: گفتیم: از سلمان برای ما صحبت نما، گفت: علم اول و علم آخر را درک نمود [۵۸۶]، بحریست که قعرش ناپیداست، و از جمله اهل بیت ماست، می‏گوید: گفتیم: ای امیرالمومنین ما را از نفس خودت خبر بده، گفت: این را اراده نمودید!! وقتی می‏پرسیدم، به من داده می‏شد [۵۸۷]. و وقتی خاموش می‏شدم، به تعلیمم شروع می‏شد [۵۸۸].

[۵۸۶] علم اول: علم کتب سابقه، و علم آخر: عمل قرآن کریم است. [۵۸۷] یعنی: وقتی از پیامبر صمی‏پرسیدم، برای پاسخ می‏داد، و اگر خاموش می‏بودم، او به تعلیمم شروع می‏نمود. [۵۸۸] هیثمی (۹/ ۱۵۸) طبرانی آن را از دو راه روایت کرده است که در یکی از آن دو حبان بن علی است که مورد اختلاف است و بقیه‌ی رجال آن رجال صحیح‌اند.