حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

پیامبر صو تعلیم امور دین در سفرش در حجة الوداع

پیامبر صو تعلیم امور دین در سفرش در حجة الوداع

احمد از جابر سروایت نموده که: رسول خدا صنه سال در مدینه بدون انجام حج درنگ نمود، بعد از آن در میان مردم اعلان نمود که: رسول خدا صامسال به حج می‏رود، می‏افزاید: آن گاه تعداد زیادی از مردم در مدینه فرود آمدند و همه‌شان می‏خواستند به رسول خدا صاقتدا نمایند و چون عملکرد وی عمل کنند، و پیامبر خدا صآن گاه که پنج روز از ذی القعده باقی مانده بود بیرون گردید، و ما هم همراهش بیرون شدیم، تا این که به ذی الحلیفه رسید، در آنجا اسماء بنت عمیس به سبب به دنیا آوردن محمدبن ابی بکر دوره نفاس خود را شروع کرد، بنابراین کسی را نزد رسول خدا صفرستاد که: چه بکنم؟ پیامبر صفرمود: «غسل بکن، بعد از آن تکه‏ای را محکم بر فرجت ببند و باز تلببیه بگو». بعد از آن رسول خدا صبیرون گردید، تا اینکه شترش او را به بیدائ رسانید، و در آنجا به توحید تلبیه گفت: «لبيك اللهم لبيك لبيك لا شريك لبيك إن الحمد والنعمة لك والـملك لا شريك لك». ترجمه: «به خدمت ایستاده‏ام، خداوندا به خدمت ایستاده‏ام، به خدمت ایستاده‏ام هیچ شریکی برایت نیست، به خدمت ایستاده‏ام، ستایش، نعمت و پادشاهی از آن توست و شریکی برایت نیست»، و مردم همه تلبیه گفتند - و مردم ذاالمعارج - و سخن مثل آن را اضافه می‏نمودند و پیامبر می‏شنید ولی به آنها چیزی نگفت، آن گاه نظر نمودم، و تا جایی که چشمم کار می‏نمود در پیش روی رسول خدا صسوار و پیاده قرار داشت، و از عقبش همچنان، و از طرف راستش مثل آن و از طرف چپش مثل آن. جابر می‏گوید: و رسول خدا صدر میان ما بود و قرآن برایش نازل می‏شد و تأویلش را هم می‏دانست، و عملی را که او انجام داد ما نیز انجام دادیم... و حدیث را متذکر شده [۴۳۲]، چنانکه در البدایه (۱۴۶/۵) آمده است. و تعلیم پیامبر صبرای‌شان در سفر حج در خطبه‌هایش در حج خواهد آمد، و بعضی چیزهایی که به این باب تعلق داشت در بخش تعلیم در جهاد گذشت.

[۴۳۲] صحیح. احمد (۳/ ۳۲) ابن ماجه (۳۰۷۴) نسائی (۵/ ۹۴) اصل حدیث نزد مسلم در کتاب الحج است.