حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

گریه پیامبر صدر نماز

گریه پیامبر صدر نماز

ابویعلی از عایشه لروایت نموده است: که گفت: رسول خدا صخواب می‏رفت بعد بلال سبا اذان صدایش می‏نمود، بر می‏خاست و غسل می‏نمود، و من آب را می‏دیدم که بر گونه و مویش می‏ریخت، بعد از آن بیرون می‏شد و نماز می‏گزارد، و گریه‏اش را می‏شنیدم... و حدیث را متذکر شده [۳۰۸]. هیثمی (۸۹/۲) می‏گوید: رجال آن رجال صحیح‌اند. و ابن حبان در صحیحش از عبیدبن عمیر روایت نموده که: وی به عایشه گفت: ما را از عجیب‏ترین چیزی که از رسول خدا صدیده‏ای خبر بده، می‏گوید: خاموش شد و بعد از آن گفت: در شبی از شب‏ها پیامبر صگفت: «ای عایشه بگذار تا که امشب برای پروردگارم عبادت کنم»، گفتم: به خدا سوگند، من نزدیکی تو را دوست می‏دارم و چیزی را دوست می‏دارم که خوشت می‏سازد، می‏گوید: آن گاه برخاست و خود را پاک نمود، و بعد از آن برخاست و به نماز گزاردن پرداخت، می‏گوید: آنقدر گریست که آغوشش تر گردید، می‏افزاید: و نشسته بود و آنقدر گریست که ریشش تر شد، می‏گوید: بعد از آن گریه نمود، حتی که زمین تر گردید، آن گاه بلال آمد و به نماز خبرش نمود، هنگامی وی را دید گریه می‏کند، گفت: ای رسول خدا، در حالی گریه می‏کنی که خداوند گناه گذشته و آینده‏ات را بخشیده است؟ فرمود: «آیا بنده شاکر نباشم؟! امشب بر من آیتی نازل شده، و وای بر کسی که آن را بخواند، و در آن تفکر نکند:

﴿إِنَّ فِي خَلۡقِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡض[آل عمران: ۱۹۰]. همه آیه.

ترجمه: «به راستی که در آفرینش آسمان‏ها و زمین...» [۳۰۹].

این چنین در الترغیب (۳۲/۳) آمده است. و ابوداود از مطرّف و او از پدرش سروایت نموده، که گفت: رسول خدا صرا دیدم که نماز می‏خواند، و در سینه‏اش از گریه صدایی چون صدای آسیاب بود. و نزد نسائی آمده: و در سینه‏اش صدایی چون صدای دیگ در حال جوش و غلیان داشت، یعنی گریه می‏نمود [۳۱۰]. این چنین در الترغیب (۳۱۵/۱) آمده. و این را همچنان ترمذی در الشمائل روایت کرده، حافظ (۱۴۱/۲) می‏گوید: اسناد آن قویست، و ابن خزیمه و ابن حبان و حاکم آن را صحیح دانسته‏اند.

[۳۰۸] صحیح. ابویعلی (۴۷۰۹) نگا: المجمع (۲/ ۸۹). [۳۰۹] صحیح. ابن حبان (۶۲۰) نگا: الصحیحة (۶۸) صحیح الترغیب (۱۴۶۸). [۳۱۰] صحیح. احمد (۴/ ۲۵، ۵۶) ابوداوود (۹۰۴) نسائی (۴/ ۱۳) آلبانی آن را صحیح دانسته است.