قول ابن زبیر به پسرش هنگامی که با گروهی نشست که خدا را یاد مینمودند و میلرزیدند
ابونعیم در الحلیه (۱۶۷/۳) از عامربن عبداللَّه بن زبیر روایت نموده، که گفت: نزد پدرم آمدم، گفت: کجا بودی؟ گفتم: اقوامی را یافتم، که از آنان بهتر ندیدهام، خداوند تعالی را یاد میکنند، آن گاه بعضی از ایشان از ترس خداوند تعالی میلرزد حتی که بیهوش میگردد، بنابراین همراهشان نشستم، گفت: بعد از این با ایشان منشین، و ملاحظه نمود، که آن سخن بر من اثری نگذاشت، آن گاه گفت: رسول خدا صرا دیدم که قرآن تلاوت مینمود، و ابوبکر و عمر برا هم دیدم که قرآن تلاوت میکردند ولی این حالت برایشان عائد نمیگردید، آیا تو ایشان را از ابوبکر و عمر برای خداوند تعالی خاشعتر میبینی؟! آن گاه متوجه شدم که مسئله همینطور است، و ترکشان نمودم [۵۶۵].
[۵۶۵] ضعیف. ابونعیم (۳/ ۱۶۷) در سند آن عبدالله بن مصعب بن ثابت ضعیف است. نگا: المجمع (۱۰/۲۲۰).