تأثیرپذیری ابوهریره و معاویه از حدیث پیامبر ص
ترمذی (۶۱/۲) از ابوعثمان ولید بن ابی الولید المدنی روایت نموده که: عقبه بن مسلم برایش حدیث بیان داشت که: شفی اصبحی برایش حدیث بیان نمود: وی داخل مدینه شد، و ناگهان با مردی برخورد کرد که مردم نزد وی جمع شده بودند، پرسید: این کیست؟ گفتند: ابوهریره سمیگوید: پس به وی نزدیک شدم، تا این که در پیش رویش نشستم، وی برای مردم حدیث بیان مینمود، هنگامی که خاموش گردید، و خلوت شد، به او گفتم: تو را به حق سئوال میکنم، و به حق میپرسم که حدیثی را از پیامبر خدا صبه من خبر بده، [البته حدیثی را] که از وی شنیدهای، دانستهای و فهمیدهای، ابوهریره گفت: همینطور میکنم، حدیثی را برایت بیان میکنم، که رسول خدا صآن را برایم بیان داشته است، ومن آن را دانسته و فهمیدهام، بعد از آن ابوهریره نفس عمیقی کشید، و ما اندکی درنگ نمودیم و او به حال آمد و گفت: حدیثی را برایت بیان میکنم که رسول خدا صآن را در حالی برایم بیان داشت که من و او در این خانه بودیم، و غیر از من و او دیگر هیچکسی نبود، باز ابوهریره نفس عمیقی، و این بار شدیدتر کشید، و بعد از آن به حال آمد و روی خود را پاک کرد و گفت: بیان میکنم، حدیثی را برایت بیان میکنم که رسول خدا صآن را در حالی برایم بیان داشت که من و او در این خانه بودیم و غیر از من و او دیگر هیچ کسی نبود، باز ابوهریره نفس عمیق و شدیدی کشید و به رویش بر زمین افتاد، و من برای مدت طولانی او را به خود تکیه دادم، باز به هوش آمد، و گفت: رسول خدا صبرایم بیان داشت: «وقتی روز قیامت میشود، خداوند تعالی نزد بندگان پایین میآید، تا در میان آنان فیصله نماید، و هر امتی بر زانو نشسته است، نخستین کسی که فرا خوانده میشود، مردی است که قرآن را حفظ کرده است، و مردی که در راه خدا کشته شده. و مردی که حال زیادی جمع کرده است. آن گاه خداوند به قاری میگوید: آیا به تو آنچه را برای رسولم نازل نمودم نیاموختم؟ میگوید: آری، ای پروردگار، میگوید: پس با آنچه آموختی چه عمل نمودی؟ میگوید: ساعتهای روز و شب به آن قیام مینمودم، خداوند به او میگوید: دروغ گفتی، و ملائک به او میگویند: دروغ گفتی، و خداوند به او میگوید: بلکه خواستی به تو گفته شود: فلان قاری است، و آن هم گفته شد. و صاحب مال آورده میشود، خداوند به او میگوید: آیا برایت فراوانی و فراخی در نعمت نیاوردم، تا حدّی که نگذاشتم به کسی محتاج شوی؟ میگوید: آری، ای پروردگارا، میگوید: پس در آنچه برایت دادم چه عمل نمودی؟ میگوید: صله رحمی مینمودم و صدقه میدادم، خداوند به او میگوید: دروغ گفتی، و ملائک میگویند: دروغ گفتی، و خداوند میفرماید: بلکه خواستی به تو گفته شود: فلان سخاوتمند است، و آن هم گفته شد. و کسی که در راه خدا کشته شده بود آورده میشود، خداوند به او میگوید: چرا کشته شدی؟ پاسخ میدهد: به جهاد در راهت مأمور شدم، بنابراین جنگیدم تا اینکه کشته شدم، خداوند به او میگوید: دروغ گفتی، و ملائک به او میگویند: دروغ گفتی، و خداوند میفرماید: بلکه خواستی گفته شود: فلانی شجاع است، و آن هم گفته شد»، بعد از آن رسول خدا صبه زانوهایم زد و گفت: «ای ابوهریره، این سه گروه نخستین خلق خدااند، که آتش بر آنان در روز قیامت افروخته میشود».
ولید ابوعثمان مدنی میگوید: عقبه به من خبر داد، که شفی کسی بود که نزد معاویه سداخل گردید، و این حدیث را برای او بیان کرد. ابوعثمان میگوید: و علاء بن ابی حکیم که صاحب شمشیر معاویه بود به من خبر داد و افزود: مردی نزدش وارد گردید، و این حدیث را از ابوهریره به وی خبر داد، معاویه گفت: با اینها اینطور شده است، پس با مردمی که باقی مانده چطور خواهد شد؟! بعد از آن معاویه به شدت و سختی گریست، به حدی که گمان نمودیم وی هلاک میشود، و گفتیم: این مرد برایمان شر آورده است، سپس معاویه به هوش آمد، و رویش را پاک نموده گفت: خدا و پیامبرش راست گفتهاند:
﴿مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيۡهِمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فِيهَا وَهُمۡ فِيهَا لَا يُبۡخَسُونَ ١٥ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَيۡسَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا ٱلنَّارُۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَٰطِلٞ مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٦﴾[هود: ۱۵-۱۶].
ترجمه: «کسانی که زندگی دنیا و زینت آن را طلب باشند، اعمالشان را در این جهان بیکم و کاست به آنها میدهیم. (ولی) آنها در آخرت جز آتش سهمی نخواهند داشت و آن چه در دنیا انجام دادند برباد میرود، و اعمالشان باطل میگردد» [۴۰۰].
ترمذی میگوید: ای حدیث حسن و غریب است، و منذری در الترغیب (۲۸/۱) میگوید: ابن خزیمه این را در صحیحش به مانند آن روایت نموده، و جز در یک حرف یا دو حرف اختلاف نکرده است، و ابن حبان در صحیحش آن را به لفظ ترمذی روایت کرده است.
[۴۰۰] صحیح. ترمذی (۲۳۸۲) و گفته: حسن غریب است و به مانند آن: ابن خزیمه. اصل آن در صحیح مسلم است. نگا: صحیح الترغیب (۲۲).