حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

رغبت و علاقمندی ابوطلحه انصاری و مردی از انصار به نماز

رغبت و علاقمندی ابوطلحه انصاری و مردی از انصار به نماز

مالک از عبداللَّه بن ابی بکر روایت نموده که: ابوطلحه انصاری سدر بستانش نماز می‏خواند، آن گاه پرنده‏ای [۱۹۲]پرواز نمود، و به گردش پرداخت و در طلب راه خارج شدن بود ولی راهی نمی‏یافت، این حالت خوشش آمد و ساعتی آن را با چشمش دنبال و پیگیری نمود، بعد از آن به نماز خود برگشت، و نمی‏دانست که چقدر نماز گزارده است، آن گاه گفت: من در این عالم مورد آزمایش قرار گرفته‏ام، و نزد رسول خدا صآمد، و آن چه را در نمازش به وی رسیده بود برای پیامبر صذکر نمود، و گفت: ای رسول خدا، آن باغ صدقه باشد، و جایی که می‏خواهی قرارش بده [۱۹۳]. این چنین در الترغیب (۳۱۶/۱) آم‏ده، و گفته: عبداللَّه بن ابی بکر این قصه را درک ننموده است. و مالک هم چنین از عبداللَّه بن ابی بکر روایت نموده که: مردی از انصار در بستانش در قف - وادی است از وادی‏های مدینه - در وقت خرما نماز می‏گزارد، و خرما با میوه‏اش طوق برداشته بود، وی به‌سوی آن نگاه نمود، و آنچه را از میوه‏های آن دید خوشش آمد، باز به‌سوی نمازش برگشت و نمی‏دانست که چقدر خوانده است، آن گاه من به وسیله این مال مورد آزمایش قرار گرفته‏ام، و نزد عثمان بن عفان س- که در آن روز خلیفه بود - آمد، و آن را برایش یادآور شد و گفت: آن باغ صدقه باشد، و در راه خیر قرارش بده، و عثمان بن عفان آن را به پنجاه هزار فروخت، و آن مال «پنجاه» نامیده شد [۱۹۴]. این چنین در الاوجز (۳۱۵/۱) آمده است.

[۱۹۲] در نص: «دبسی» آمده، و هدف از آن پرنده‏ای کوچک، یا کبوتر نر است. [۱۹۳] ضعیف. مالک در کتاب نماز (۶۹) شماره (۲۱۴) ابن عبدالبر می گویدک این حدیثی است که آن را جز از این وجه نمی دانم و منقطع است. [۱۹۴] مالک در کتاب نماز (۷۰) شماره (۲۱۵).