سخنان ابن مسعود، سلمان و ابو موسی شدرباره نماز
ابونعیم در الحلیه (۱۳۰/۱) از ابن مسعود سروایت نموده، که گفت: تا وقتی که در نماز هستی، گویا در حال زدن در پادشاهی! و کسی که در پادشاه را میزند، برای او باز میگردد. و نزد عبدالرزاق از وی روایت است که گفت: نیازهایتان را به وسیله نمازهای فرض برطرف نمایید. و نزد وی همچنان از او روایت است که گفت: نمازها برای آنچه در میانشان میباشند کفارهاند، البته در صورتی که از گناهان کبیره اجتناب شود. و نزد ابن عساکر از وی روایت است که گفت: نمازها کفارهاند برای آنچه که بعد از آنها اتفاق میافتد، در انگشت ابهام پای آدم آبلهای بر آمد، بعد به کف قدمهایش سرایت کرد، باز به زانوهایش رسید، بعد به اصل جای بستن ازارش رسید، باز به بیخ گردنش رسید، آن گاه برخاست و نماز گزارد و از شانههایش پایین آمد، باز نماز گزارد و به جای بستن ازارش پایین آمد، باز نماز گزارد و به زانوهایش پایین آمد، باز نماز خواند و به قدمهایش پایین آمد، باز نماز گزارد و آن آبله از بین رفت. این چنین در الکنز (۱۸۱/۴) آمده است.
و عبدالرزاق از سلمان فارسی سروایت نموده است، که گفت: بنده وقتی به نماز برخیزد، گناهانش بر سرش گذاشته میشود، و قبل از اینکه از نمازش فارغ شود، از وی پراکنده میشوند، چنانکه خوشههای خرما پراکنده میشوند، و بهسوی چپ و راست میافتند. و نزد ابن زنجویه از وی روایت است که گفت: وقتی بنده نماز بگزارد، گناهانش بالای سرش جمع میشوند، و وقتی سجده کند، آنها چنان میریزند، که برگ درخت میریزد. و نزد وی همچنان از طارق بن شهاب روایت است که: وی شبی را نزد سلمان سپری نمود، و کوشش وی را در عبادت میدید، سلمان در آخر شب به نماز ایستاد، و گویا طارق آنچه را که گمان مینمود ندید، و آن را برای وی متذکر گردید، سلمان گفت: بر نمازهای پنجگانه مداومت و توجه داشته باشید، چون اینها کفاره این گناهانند، البته در صورتی که مرتکب قتل نشود، و وقتی مردم شب کنند بر سه حالت میباشند: کسی از آنان چنان میباشد، که برایش نفع میباشد و نه ضرر، و کسی از آنان چنان میباشد که برایش ضرر میباشد و نه نفع، و کسی از آنان چنان میباشد، که برایش نه نفع میباشد و نه ضرر، مردی که تاریکی شب و غفلت مردم را غنیمت میشمرد، و بر میخیزد و تا صبح نماز میگزارد، این همان کسی است که برایش نفع است و نه ضرر، و مردی که غفلت مردم و تاریکی شب را غنیمت میشمرد و دست به گناه میزند، این همان کسی است، که برایش ضرر است و نه نفع و مردی که نماز عشاء را میگزارد و میخوابد، این همان کسی است، که نه برایش نفع است و نه ضرر، و زنهار که به شتاب روی!! میانه روی اختیار نما و مداومت کن. این چنین در الکنز (۱۸۱/۴) آمده است. این را طبرانی در الکبیر از طارق بن شهاب به مانند آن روایت کرده، و رجال آن موثقاند، چنانکه هیثمی (۳۰۰/۱) گفته است. و عبدالرزاق از ابوموسی اشعری سروایت نموده، که گفت: بر جانهای خود آتش میافروختیم [۱۶۵]، و وقتی نماز فرضی را میگزاردم، نماز ما قبل خود را از بین میبرد، باز بر نفسهای خویش آتش میافروختیم، و وقتی نماز را میگزاردیم، نماز، ماقبلش را از بین میبرد. این چنین در الکنز (۱۸۲/۴) آمده است.
[۱۶۵] یعنی: مرتکب گناه میشدیم، که سبب آتش است. م.