حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

سخنان ابن مسعود، سلمان و ابو موسی شدرباره نماز

سخنان ابن مسعود، سلمان و ابو موسی شدرباره نماز

ابونعیم در الحلیه (۱۳۰/۱) از ابن مسعود سروایت نموده، که گفت: تا وقتی که در نماز هستی، گویا در حال زدن در پادشاهی! و کسی که در پادشاه را می‏زند، برای او باز می‏گردد. و نزد عبدالرزاق از وی روایت است که گفت: نیازهایتان را به وسیله نمازهای فرض برطرف نمایید. و نزد وی همچنان از او روایت است که گفت: نمازها برای آنچه در میان‌شان می‏باشند کفاره‏اند، البته در صورتی که از گناهان کبیره اجتناب شود. و نزد ابن عساکر از وی روایت است که گفت: نمازها کفاره‏اند برای آنچه که بعد از آن‏ها اتفاق می‏افتد، در انگشت ابهام پای آدم آبله‏ای بر آمد، بعد به کف قدم‌هایش سرایت کرد، باز به زانوهایش رسید، بعد به اصل جای بستن ازارش رسید، باز به بیخ گردنش رسید، آن گاه برخاست و نماز گزارد و از شانه‏هایش پایین آمد، باز نماز گزارد و به جای بستن ازارش پایین آمد، باز نماز گزارد و به زانوهایش پایین آمد، باز نماز خواند و به قدم‌هایش پایین آمد، باز نماز گزارد و آن آبله از بین رفت. این چنین در الکنز (۱۸۱/۴) آمده است.

و عبدالرزاق از سلمان فارسی سروایت نموده است، که گفت: بنده وقتی به نماز برخیزد، گناهانش بر سرش گذاشته می‏شود، و قبل از اینکه از نمازش فارغ شود، از وی پراکنده می‏شوند، چنانکه خوشه‏های خرما پراکنده می‏شوند، و به‌سوی چپ و راست می‏افتند. و نزد ابن زنجویه از وی روایت است که گفت: وقتی بنده نماز بگزارد، گناهانش بالای سرش جمع می‏شوند، و وقتی سجده کند، آن‏ها چنان می‏ریزند، که برگ درخت می‏ریزد. و نزد وی همچنان از طارق بن شهاب روایت است که: وی شبی را نزد سلمان سپری نمود، و کوشش وی را در عبادت می‏دید، سلمان در آخر شب به نماز ایستاد، و گویا طارق آنچه را که گمان می‏نمود ندید، و آن را برای وی متذکر گردید، سلمان گفت: بر نمازهای پنجگانه مداومت و توجه داشته باشید، چون این‏ها کفاره این گناهانند، البته در صورتی که مرتکب قتل نشود، و وقتی مردم شب کنند بر سه حالت می‏باشند: کسی از آنان چنان می‏باشد، که برایش نفع می‏باشد و نه ضرر، و کسی از آنان چنان می‏باشد که برایش ضرر می‏باشد و نه نفع، و کسی از آنان چنان می‏باشد، که برایش نه نفع می‏باشد و نه ضرر، مردی که تاریکی شب و غفلت مردم را غنیمت می‏شمرد، و بر می‏خیزد و تا صبح نماز می‏گزارد، این همان کسی است که برایش نفع است و نه ضرر، و مردی که غفلت مردم و تاریکی شب را غنیمت می‏شمرد و دست به گناه می‏زند، این همان کسی است، که برایش ضرر است و نه نفع و مردی که نماز عشاء را می‏گزارد و می‏خوابد، این همان کسی است، که نه برایش نفع است و نه ضرر، و زنهار که به شتاب روی!! میانه روی اختیار نما و مداومت کن. این چنین در الکنز (۱۸۱/۴) آمده است. این را طبرانی در الکبیر از طارق بن شهاب به مانند آن روایت کرده، و رجال آن موثق‏اند، چنانکه هیثمی (۳۰۰/۱) گفته است. و عبدالرزاق از ابوموسی اشعری سروایت نموده، که گفت: بر جان‏های خود آتش می‏افروختیم [۱۶۵]، و وقتی نماز فرضی را می‏گزاردم، نماز ما قبل خود را از بین می‏برد، باز بر نفس‏های خویش آتش می‏افروختیم، و وقتی نماز را می‏گزاردیم، نماز، ماقبلش را از بین می‏برد. این چنین در الکنز (۱۸۲/۴) آمده است.

[۱۶۵] یعنی: مرتکب گناه می‏شدیم، که سبب آتش است. م.