حیات صحابه – جلد پنجم

فهرست کتاب

قصه دفن مردی که صدایش را به ذکر بلند می‏نمود و دفن عبداللَّه ذی البجادین

قصه دفن مردی که صدایش را به ذکر بلند می‏نمود و دفن عبداللَّه ذی البجادین

ابوداود از جابر سروایت نموده، که گفت: آتشی را در بقیع دیدیم و به آنجا آمدیم، ناگهان متوجه شدم که رسول خدا صقبر است و می‏گوید: «این مرد را به من بدهید»، و او را از طرف پایین قبر به اودادند، دیدم و ناگهان دریافتم، که وی همان کسی است، که صدایش را به ذکر بلند می‏نمود [۷۴۳]. این چنین در جمع الفوائد (۱۳۷/۱) آمده است. ابونعیم در الحلیه (۳۵۱/۳) این را از جابر به مثل آن به اختصار روایت نموده است.

حافظ در الاصابه (۳۳۸/۲) می‏گوید: محمدبن ابراهیم تیمی برایم حدیث بیان نموده، گفت: عبداللَّه سمردی بود از مزینه، وی همان کسی است که به او ذوالبجادین گفته می‏شد، موصوف یتیم بود و زیر سرپرستی عمویش به سر می‏برد، و عمویش به وی نیکی می‏نمود، به عمویش خبر رسید که وی اسلام آورده است، آنگاه همه چیزی را که به وی داده بود پس گرفت، حتی که او را از لباسش هم برهنه ساخت، وی دوباره نزد مادرش آمد، مادرش جامه‏ای را که داشت برای وی دو قطعه نمود، وی نصف آن را ازار ساخت و نصف دیگرش را قطیفه، بعد از آن وقتی صبح نمود، پیامبر صبه او گفت: «تو عبداللَّه ذوالبجادین - «صاحب دو جامه» - هستی، ملازم دروازه من باش»، بنابراین وی بر دروازه پیامبر صمی‏بود، و صدایش را به ذکر بلند می‏نمود، عمر گفت: آیا وی ریا کار است؟ پیامبر صفرمود: «بلکه وی یکی از تضرع کنندگان است». تیمی می‏گوید: ابن مسعود حدیث بیان نمود و گفت: در غزوه تبوک در دل شب برخاستم، و شعله‏ای از آتش را در ناحیه‏ای از اردوگاه دیدم، آن را دنبال نمودم، ناگهان متوجه شدم که رسول خدا صو ابوبکر و عمر بدر آنجا تشریف دارند، و عبداللَّه ذوالبجادین درگذشته است، و آنان برایش حفره‏ای ایجاد نموده‏اند و رسول خدا صدر حفره‏اش است، هنگامی که وی را دفن نمودیم، گفت: «بار خدایا، من از وی راضی هستم، تو هم از وی راضی شو» [۷۴۴].

بغوی این را به طولش از این وجه روایت نموده، و رجال آن ثقه‏اند، مگر این که در آن انقطاع است. و ابن منده این را از طریق سعدبن صلت از اعمش از ابووائل از عبداللَّه بن مسعود، و از طریق کثیربن عبداللَّه بن عمرو بن عوف از پدرش ازجدش به مثل آن رویت نموده است. و احمد و جعفر بن محمد الفریابی در کتاب الذکر از عقبه بن عامر روایت نموده‏اند که: رسول خدا صدرباره مردی که به او ذوالبجادین گفته می‏شد فرمود: «وی متضرع است»، و این را به سببی گفت، که وی ذکر خداوند را به قرآن و دعا زیاد می‏نمود، و صدایش را بلند می‏کرد [۷۴۵].

[۷۴۳] ضعیف. ابوداوود (۳۱۶۴) آلبانی آن را ضعیف دانسته است. [۷۴۴] ضعیف. بزار از شیخش عباد بن احمد العزرمی که متروک است: المجمع (۹/ ۳۶۹). [۷۴۵] حسن. احمد (۴/ ۱۵۹).