قصه دفن مردی که صدایش را به ذکر بلند مینمود و دفن عبداللَّه ذی البجادین
ابوداود از جابر سروایت نموده، که گفت: آتشی را در بقیع دیدیم و به آنجا آمدیم، ناگهان متوجه شدم که رسول خدا صقبر است و میگوید: «این مرد را به من بدهید»، و او را از طرف پایین قبر به اودادند، دیدم و ناگهان دریافتم، که وی همان کسی است، که صدایش را به ذکر بلند مینمود [۷۴۳]. این چنین در جمع الفوائد (۱۳۷/۱) آمده است. ابونعیم در الحلیه (۳۵۱/۳) این را از جابر به مثل آن به اختصار روایت نموده است.
حافظ در الاصابه (۳۳۸/۲) میگوید: محمدبن ابراهیم تیمی برایم حدیث بیان نموده، گفت: عبداللَّه سمردی بود از مزینه، وی همان کسی است که به او ذوالبجادین گفته میشد، موصوف یتیم بود و زیر سرپرستی عمویش به سر میبرد، و عمویش به وی نیکی مینمود، به عمویش خبر رسید که وی اسلام آورده است، آنگاه همه چیزی را که به وی داده بود پس گرفت، حتی که او را از لباسش هم برهنه ساخت، وی دوباره نزد مادرش آمد، مادرش جامهای را که داشت برای وی دو قطعه نمود، وی نصف آن را ازار ساخت و نصف دیگرش را قطیفه، بعد از آن وقتی صبح نمود، پیامبر صبه او گفت: «تو عبداللَّه ذوالبجادین - «صاحب دو جامه» - هستی، ملازم دروازه من باش»، بنابراین وی بر دروازه پیامبر صمیبود، و صدایش را به ذکر بلند مینمود، عمر گفت: آیا وی ریا کار است؟ پیامبر صفرمود: «بلکه وی یکی از تضرع کنندگان است». تیمی میگوید: ابن مسعود حدیث بیان نمود و گفت: در غزوه تبوک در دل شب برخاستم، و شعلهای از آتش را در ناحیهای از اردوگاه دیدم، آن را دنبال نمودم، ناگهان متوجه شدم که رسول خدا صو ابوبکر و عمر بدر آنجا تشریف دارند، و عبداللَّه ذوالبجادین درگذشته است، و آنان برایش حفرهای ایجاد نمودهاند و رسول خدا صدر حفرهاش است، هنگامی که وی را دفن نمودیم، گفت: «بار خدایا، من از وی راضی هستم، تو هم از وی راضی شو» [۷۴۴].
بغوی این را به طولش از این وجه روایت نموده، و رجال آن ثقهاند، مگر این که در آن انقطاع است. و ابن منده این را از طریق سعدبن صلت از اعمش از ابووائل از عبداللَّه بن مسعود، و از طریق کثیربن عبداللَّه بن عمرو بن عوف از پدرش ازجدش به مثل آن رویت نموده است. و احمد و جعفر بن محمد الفریابی در کتاب الذکر از عقبه بن عامر روایت نمودهاند که: رسول خدا صدرباره مردی که به او ذوالبجادین گفته میشد فرمود: «وی متضرع است»، و این را به سببی گفت، که وی ذکر خداوند را به قرآن و دعا زیاد مینمود، و صدایش را بلند میکرد [۷۴۵].
[۷۴۳] ضعیف. ابوداوود (۳۱۶۴) آلبانی آن را ضعیف دانسته است. [۷۴۴] ضعیف. بزار از شیخش عباد بن احمد العزرمی که متروک است: المجمع (۹/ ۳۶۹). [۷۴۵] حسن. احمد (۴/ ۱۵۹).