تمیم داری و دور کردن آتشی که در حره افتاده بود
ابونعیم در الدلائل (ص۲۱۲) از معاویه بن حرمل روایت نموده است، و حدیث را متذکر شده و در آن آمده است: آتشی در حره افتاد، و عمر سنزد تمیم سآمد و گفت: بهسوی این آتش برو، گفت: ای امیرالمؤمنین من کیستم؟ و من چیستم؟ و تا آن وقت عمر ساصرار ورزید که تمیم همراهش برخاست، میگوید: من نیز آن دو را دنبال نمودم و آنان بهسوی آتش به راه افتادند، در ادامه میگوید: و شروع نموده آن را این طور با دستش میراند، تا این که داخل دره شد و تمیم به دنبالش وارد گردید، عمر سمیگفت: کسی که دیده مانند کسی نیست که ندیده!!. این را بیهقی و بغوی، چنانکه در تأییدات غیبی در اطاعت آتش خواهد آمد، روایت نمودهاند.