حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

اقوال ابوهریره و انس بدرباره مصافحه پیامبر صبا اصحابش

اقوال ابوهریره و انس بدرباره مصافحه پیامبر صبا اصحابش

نزد بزار و طبرانی از ابوهریره سروایت است: هر کسی که دست پیامبر خدا صرا می‏گرفت، او دست خود را تا وقتی نمی‏کشید که آن مرد آن را رها نمی‏نمود، وزانوهایش یا زانویش از زانوی همنشینش بیرون دیده نمی‏شد، هر کسی با وی احوال پرسی می‏نمود، روی خود را به طرف وی می‏گردانید، و تا اینکه از صحبتش فارغ نمی‏شد رویش را از وی بر نمی‏گردانید [۱۰۹۳].

ونزد احمد از انس سروایت است که گفت: اگر کودکی از کودکان اهل مدینه می‏آمد، و دست پیامبر خدا صرا می‏گرفت، او دست خود را از دست وی نمی‏کشید، و آن کودک هر جایی که می‏خواست پیامبر صرا می‏برد [۱۰۹۴]. این را ابن ماجه هم روایت نموده است. و نزد احمد از وی روایت است که گفت: حتی کنیزی از اهل مدینه دست پیامبر خدا صرا می‏گرفت و او را به طرف کار و حاجت خود می‏برد. این را بخاری در کتاب الأدب در صحیح خود به شکل معلق [۱۰۹۵]، چنانکه در البدایه [۱۰۹۶]آمده، روایت نموده است، و مسلم در صحیح خود [۱۰۹۷]از انس روایت نموده: زنی که عقلش متأثر و دجار نقص بود گفت: ای رسول خدا، من تو را کار دارم، گفت: «ای مادر فلان، در هر کوچه که می‏خواهی کارت را انجام می‏دهم» [۱۰۹۸]، آن گاه با آن زن در بعضی از راه‏ها خود را تنها نمود، تا اینکه او از کار خود فارغ شد. و ابونعیم [۱۰۹۹]از انس مانند این را روایت نموده، و طبرانی از محمدبن مسلمه سروایت نموده، که گفت: از سفری آمدم و پیامبر خدا صدستم را گرفت، و تا اینکه من دستش را رها ننمودم، وی دستم را رها نکرد [۱۱۰۰].

[۱۰۹۳] اسناد طبرانی، چنانکه هیثمی (۱۵/۹) می‏گوید، حسن است. [۱۰۹۴] صحیح. احمد (۳/ ۱۷۴) ابن ماجه (۴۱۷۷) آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۱۰۹۵] بخاری آن را در صحیح خود بصورت معلق روایت نموده است: (۶۰۷۲) البته این روایت نزد احمد بصورت موصول روایت شده است. [۱۰۹۶] ۳۹/۶. [۱۰۹۷] ۲۵۶/۲. [۱۰۹۸] مسلم (۲۳۲۶). [۱۰۹۹] دلائل النبوه (ص۵۷). [۱۱۰۰] در این، چنانکه هیثمی (۱۷/۹) می‏گوید، جلدبن ایوب آمده، و ضعیف می‏باشد.