حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

معذرت خواستن عبداللَّه بن عمرو از حسن بن على ش

معذرت خواستن عبداللَّه بن عمرو از حسن بن على ش

بزار از رجاء بن ربیعه روایت نموده، که گفت: من در مدینه در مسجد پیامبر صدر حلقه‏ای که در آن ابوسعید و عبداللَّه بن عمرو ببودند نشسته بودم، در آن حال حسن بن علی گذشت و سلام داد، و قوم سلام وی را جواب دادند، ولی عبداللَّه بن عمرو سکوت اختیار نمود، و بعد [با چشم خود] وی را دنبال نمود و گفت: و علیک السلام و رحمةاللَّه، و افزود: این محبوب‏ترین اهل زمین برای اهل آسمان است، به خدا سوگند، من با وی از شب‏های صفّین به این طرف صحبت ننموده‏ام، ابوسعید گفت: آیا نزد وی رفته از او معذرت نمی‏خواهی؟ گفت: آری، می‏گوید: آن گاه برخاست و ابوسعید داخل شد و اجازه خواست، و او به وی اجازه داد، و بعد برای عبداللَّه بن عمر باجازه خواست و او نیز داخل شد، آن گاه ابوسعید به عبداللَّه بن عمرو گفت: آنچه را هنگام عبور حسن برای ما گفتی اکنون بگو، گفت: آری، من برای‌تان می‏گویم، که وی محبوب‏ترین اهل زمین برای اهل آسمان است، می‏افزاید: حسن به او گفت: وقتی دانستی که من محبوب‏ترین اهل زمین برای اهل آسمان هستم چرا در روز صفین باما جنگیدی، یا نیروی آن‏ها را زیاد نمودی؟ گفت: من به خدا سوگند نه سیاهی لشکری را زیاد نمودم، و نه هم با ایشان شمشیر زدم، ولیکن من با پدرم حاضر شدم - یا کلمه‏ای مانند این -. حسن گفت: آیا ندانستی که طاعت مخلوق در معصیت و نافرمانی خالق جواز ندارد؟ گفت: آری، ولی من در زمان پیامبر خدا صپی در پی روزه می‏گرفتم، و پدرم از من به رسول خدا صشکایت نمود و گفت: ای پیامبر خدا، عبداللَّه بن عمرو روز را روزه می‏گیرد و شب را قیام می‏نماید! پیامبر صفرمود: «روزه بگیر و افطار کن، و نماز بخوان و خواب نما، زیرا من نماز می‏خوانم و خواب می‏کنم، و روزه می‏گیرم و افطار می‏نمایم». به من گفت: «ای عبداللَّه، از پدرت اطاعت کن». بعد او در روز صفین بیرون شد، و من با او بیرون شدم [۶۱۸]. هیثمی (۱۷۷/۹) می‏گوید: این را بزار روایت نموده و رجال آن، رجال صحیح‏اند غیر هاشم بن برید که ثقه است.

[۶۱۸] صحیح. بزار (۲۶۳۲).