حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

خانه‏هاى همسران پیامبر ص

خانه‏هاى همسران پیامبر ص

ابن سعد [۱۹۷۱]از واقدى روایت نموده، که گفت: معاذبن محمد انصارى برایم حدیث بیان نموده گفت: از عطاى خراسانى در مجلسى که در آن عمران بن ابى انس بود و او درمابین قبر و منبر قرار داشت شنیدم که مى‏گفت: حجره‏هاى همسران رسول خدا صرا دریافتم که از شاخه‏هاى درخت خرما ساخته شده بودند، و بر دروازه‏هاى آنها پرده‏یى از موى سیاه بود، و در وقت رسیدن نامه ولیدبن عبدالملک هم حاضر شدم که خوانده مى‏شد و به داخل نمودن حجره‏هاى همسران پیامبر صدر مسجد رسول خدا صامر مى‏نمود، و من هیچ روزى را پر گریه‏تر از آن روز ندیدم، عطا گفت: از سعیدبن مسیب شنیدم که در آن روز مى‏گفت: به خدا سوگند، دوست داشتم که آن‏ها را به حال‌شان ترک مى‏نمودند، تا نوزادان مدینه بزرگ مى‏شدند، و کسى از اطراف و اکناف مى‏آمد، و آنچه را رسول خدا صدر زندگى اش به آن اکتفا نموده بود مى‏دید، و این خانه‏ها از جمله چیزهایى مى‏بود که مردم را در تکاثر و تفاخر دنیا بى رغبت و بى میل مى‏ساخت. معاذ مى‏گوید: هنگامى که عطاى خراسانى از صحبت خود فارغ شد، عمران بن ابى انس گفت: چهار خانه آن از خشت خام بود که حیاط آن‏ها از شاخه‏هاى خرما ساخته شده بود، و پنج خانه آن از شاخه‏هاى خرما و گل ساخته شده بودند و حیاط پیش روى نداشتند، و بر دروازه‏هاى آن‏ها پرده‏هاى مویى بود، پرده را اندازه نمودم، و آن را سه گز در یک گز، و یک استخوان یا کم‏تر از استخوان یافتم، اما آنچه از کثرت گریه یاد نمودى، من خود را در مجلسى یافتم که در آن تعدادى از پسران اصحاب رسول خدا صبودند، از جمله ابوسلمه بن عبدالرحمن، ابوامامه بن سهل بن حنیف و خارجه بن زید، و آنان آنقدر گریستند که ریش‏هایشان را آب دیده‏تر نمود، و ابوامامه در آن روز گفت: اى کاش این خانه‏ها گذاشته مى‏شد و منهدم نمى‏گردید، تا مردم از منزل سازى خوددارى مى‏نمودند، و مى‏دیدند که خداوند درحالى که کلیدهاى خزانه‏هاى دنیا در دست وى است، براى نبى‏اش به چه اندازه راضى شده بود.

[۱۹۷۱] ۱۶۷/۸.