حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

تواضع جریربن عبداللَّه و عبداللَّه بن سلام ب

تواضع جریربن عبداللَّه و عبداللَّه بن سلام ب

طبرانی از سلیم ابوهذیل روایت نموده، که گفت: در [نزدیک] دروازه جریر بن عبداللَّه سلباس دوز بودم [۱۲۶۷]، وی بیرون می‏رفت و قاطری را سوار می‏شد، و غلام خود را در پشت سر خود سوار می‏نمود [۱۲۶۸]. و طبرانی به اسناد حسن از عبداللَّه بن سلام سروایت نموده که: وی از بازار در حالی گذشت که باری از چوب بر پشتش بود، به او گفته شد: چه تو را به این وا می‏دارد، در حالی که خداوند از این بی‌نیازت گردانیده است؟ گفت: خواستم کبر را دفع و سرکوب نمایم، از پیامبر خدا صشنیدم که می‏گفت: «کسی که در قلبش به مقدار دانه‏ای خردل کبر باشد داخل جنت نمی‏شود» [۱۲۶۹]. این را اصبهانی نیز روایت نموده، مگر اینکه وی گفته است: مثقال ذره‏ای از کبر. این چنین در الترغیب (۳۴۵/۴) آمده است.

[۱۲۶۷] رفوگری می‏نمود، رفوگر کارش دوختن پارگی و سوراخ جامه یا پارچه به طوری است، که رد آن به آسانی معلوم نشود. م. [۱۲۶۸] هیثمی (۳۷۳/۹) می‏گوید: سلمه و محمد بن منصور کلبی را نشناختم، و بقیه رجال وی ثقه‏اند. [۱۲۶۹] صحیح. طبرانی در «الکبیر» (۱۰/ ۹۲) آلبانی آن را در صحیح الجامع (۷۶۷۴) صحیح دانسته است. البته اصل آن از مسلم (۹۱) و ابی داوود (۴۰۹۱) و ترمذی (۱۹۹۸) و (۱۹۹۹) و ابن ماجه (۴۱۷۳) و احمد (۱/ ۳۹۹، ۴۵۱) است.