قصه محجن اسلمى در این باره
بخاری [۱۰۵۲]از رجا بن ابی رجا از محجن اسلمی سروایت نموده، که رجا گفت: روزی با محجن حرکت کردیم و به مسجد اهل بصره رسیدیم، و بریده اسلمی سرا دیدیم که در یکی از دروازههای مسجد نشسته است، میگوید، و در مسجد مردی بود، که به او سکبه گفته میشد، و نماز را خیلی طولانی مینمود، هنگامی که به دروازه مسجد رسیدیم، و محجن چادر رنگینی بر تن داشت، بریده که آدم شوخی بود گفت: ای محجن آیا چون سکبه نماز میگزاری؟ محجن به او جوابی نگفت و برگشت، میافزاید: محجن گفت: پیامبر خدا صدستم را گرفت و پیاده حرکت نمودیم تا اینکه بالای کوه احد رفتیم ، وقتی مدینه برایش پدیدار گردید با نگاهی بهسوی آن گفت: «آه از مادرش، قریهای که اهلش آن را در حال خوبترین آبادانیاش ترک میکند، و دجال به آن میآید، و بر هر دروازهای از دروازههایش ملکی را مییابد، و به آن داخل نمیشود»، بعد از آن پایین آمد و به مسجد آمدیم، و پیامبر خدا صمردی را دید که نماز میخواند، سجده میکرد و رکوع مینمود، آن گاه رسول خدا صبه من گفت: «این کیست؟» من به ستایش وی شروع نموده گفتم: ای رسول خدا، این فلان است، و این فلان است، فرمود: «بس کن، وی را نشنوان که هلاکش میکنی». میگوید: بعد رفت، و نزدیک اطاقهای خود رسید و دستهای خود را تکان داده گفت: «بهتر دین شما (عمل دین) آسانتر آن است»، سه مرتبه [۱۰۵۳].
و امام احمد (۳۲/۵) این را از رجا به طولش به مانند آن روایت نموده، مگر اینکه در روایت وی آمده، که گفت: من به ستایش او شروع نمودم، میگوید: گفتم: ای رسول خدا، این فلان است، و اینست و آنست، فرمود، «خاموش باش، وی را نشنوان که هلاکش میکنی»، میگوید: بعد از آن حرکت نمود، تا اینکه نزد حجرههایش رسیدیم، و دست مرا رها نمود و گفت: «بهتر دین شما آسانتر آن است، بهتر دین شما آسانتر آن است، بهتر دین شما آسانتر آن است، بهتر دین شما آسانتر آن است» [۱۰۵۴]. این را همچنان احمد از طریق عبداللَّه بن شقیق از محجن سروایت نموده و در روایت وی آمده، میگوید: گفتم: ای نبی خدا، این فلان است، و این از بهترین نمازگزاران اهل مدینه است - یا اینکه گفت: از همه اهل مدینه بیشتر نماز میگزارد - ، پیامبر صفرمود: «وی را نشنوان که هلاکش میکنی - دو مرتبه، یا سه مرتبه - شما امتی هستید که برایتان آسانی اراده شده است» [۱۰۵۵]. این را ابن جریر و طبرانی به اختصار، چنان که در کنزالعمال (۱۸۲/۲) آمده، روایت نمودهاند.
[۱۰۵۲] الأدب المفرد (ص۵۱). [۱۰۵۳] حسن. بخاری در ادب المفرد (۳۴۱) آلبانی آن را حسن دانسته است. [۱۰۵۴] صحیح. احمد (۵/ ۳۲) نگا: المجمع (۳/ ۳۱۰). [۱۰۵۵] صحیح. احمد (۵/ ۳۲).