حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

قصه محجن اسلمى در این باره

قصه محجن اسلمى در این باره

بخاری [۱۰۵۲]از رجا بن ابی رجا از محجن اسلمی سروایت نموده، که رجا گفت: روزی با محجن حرکت کردیم و به مسجد اهل بصره رسیدیم، و بریده اسلمی سرا دیدیم که در یکی از دروازه‏های مسجد نشسته است، می‏گوید، و در مسجد مردی بود، که به او سکبه گفته می‏شد، و نماز را خیلی طولانی می‏نمود، هنگامی که به دروازه مسجد رسیدیم، و محجن چادر رنگینی بر تن داشت، بریده که آدم شوخی بود گفت: ای محجن آیا چون سکبه نماز می‏گزاری؟ محجن به او جوابی نگفت و برگشت، می‏افزاید: محجن گفت: پیامبر خدا صدستم را گرفت و پیاده حرکت نمودیم تا اینکه بالای کوه احد رفتیم ، وقتی مدینه برایش پدیدار گردید با نگاهی به‌سوی آن گفت: «آه از مادرش، قریه‏ای که اهلش آن را در حال خوب‏ترین آبادانی‏اش ترک می‏کند، و دجال به آن می‏آید، و بر هر دروازه‏ای از دروازه‌هایش ملکی را می‏یابد، و به آن داخل نمی‏شود»، بعد از آن پایین آمد و به مسجد آمدیم، و پیامبر خدا صمردی را دید که نماز می‏خواند، سجده می‏کرد و رکوع می‏نمود، آن گاه رسول خدا صبه من گفت: «این کیست؟» من به ستایش وی شروع نموده گفتم: ای رسول خدا، این فلان است، و این فلان است، فرمود: «بس کن، وی را نشنوان که هلاکش می‏کنی». می‏گوید: بعد رفت، و نزدیک اطاق‏های خود رسید و دست‏های خود را تکان داده گفت: «بهتر دین شما (عمل دین) آسانتر آن است»، سه مرتبه [۱۰۵۳].

و امام احمد (۳۲/۵) این را از رجا به طولش به مانند آن روایت نموده، مگر اینکه در روایت وی آمده، که گفت: من به ستایش او شروع نمودم، می‏گوید: گفتم: ای رسول خدا، این فلان است، و اینست و آنست، فرمود، «خاموش باش، وی را نشنوان که هلاکش می‏کنی»، می‏گوید: بعد از آن حرکت نمود، تا اینکه نزد حجره‏هایش رسیدیم، و دست مرا رها نمود و گفت: «بهتر دین شما آسانتر آن است، بهتر دین شما آسانتر آن است، بهتر دین شما آسانتر آن است، بهتر دین شما آسانتر آن است» [۱۰۵۴]. این را همچنان احمد از طریق عبداللَّه بن شقیق از محجن سروایت نموده و در روایت وی آمده، می‏گوید: گفتم: ای نبی خدا، این فلان است، و این از بهترین نمازگزاران اهل مدینه است - یا اینکه گفت: از همه اهل مدینه بیشتر نماز می‏گزارد - ، پیامبر صفرمود: «وی را نشنوان که هلاکش می‏کنی - دو مرتبه، یا سه مرتبه - شما امتی هستید که برای‌تان آسانی اراده شده است» [۱۰۵۵]. این را ابن جریر و طبرانی به اختصار، چنان که در کنزالعمال (۱۸۲/۲) آمده، روایت نموده‏اند.

[۱۰۵۲] الأدب المفرد (ص۵۱). [۱۰۵۳] حسن. بخاری در ادب المفرد (۳۴۱) آلبانی آن را حسن دانسته است. [۱۰۵۴] صحیح. احمد (۵/ ۳۲) نگا: المجمع (۳/ ۳۱۰). [۱۰۵۵] صحیح. احمد (۵/ ۳۲).