حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

بیرون آمدن ابن عباس از اعتکافش به خاطر نیازمندى و کار مسلمان

بیرون آمدن ابن عباس از اعتکافش به خاطر نیازمندى و کار مسلمان

طبرانی، بیهقی - لفظ از وی است - و حاکم - که گفته: از اسناد صحیح برخوردار است مختصراً -، از ابن عباس بروایت نموده‏اند که: وی در مسجد رسول خدا صدر اعتکاف بود، مردی نزدش آمد و به او سلام داد، و بعد از آن نشست، ابن عباس به او گفت: ای فلان من تو را پریشان و غمگین می‏بینم ،گفت: آری، ای پسر عموی رسول خدا صفلان بر من حق موالات دارد، ولی به حرمت صاحب این قبر که من بر ادای آن قادر نیستم. ابن عباس گفت: آیا با وی درباره تو صحبت نکنم؟ گفت: اگر خواسته باشی این کار را بکن. می‏گوید: آن گاه ابن عباس کفش‏های خود را پوشید و از مسجد بیرون رفت، همان مرد به او گفت: آیا آنچه را در آن بودی فراموش نمودی؟ وی گفت: نه، ولی من از صاحب این قبر، که زمانه به وی نزدیک است [۶۲۲]شنیدم - و چشم‌هایش اشک ریخت - که می‏گفت: «کسی که به خاطر نیاز و حاجت یک مسلمان پیاده برود، و به رفع آن قادر گردد، از اعتکاف ده سال برایش بهتر است، وکسی که یک روز برای کسب رضای خدا اعتکاف نماید، خداوند در میان او و آتش سه خندق به فاصله دورتر از دو کناره آسمان و زمین [۶۲۳]می‏گرداند [۶۲۴]. این چنین در الترغیب (۲۷۲/۲) آمده است.

[۶۲۲] یعنی از وفاتش دیری نگذشته است. م. [۶۲۳] و گفته شده: فاصله میان مشرق و مغرب. [۶۲۴] ضعیف. طبرانی در الاوسط و بیهقی در الشعب (۳۹۶۵) هیثمی اسناد آن را در المجمع (۸/ ۹۲) خوب دانسته است. منذری در الترغیب می‌گوبد: طبرانی آن را در الاوسط و بیهقی نیز با لفظ وی روایت کرده‌اند. و همچینن حاکم بصورت مختصر و گفته است: اسنادش همانطورکه گفته است صحیح است.) /. آلبانی آن را در ضعیف الترغیب (۶۶۲) و الضعیفة (۵۳۴۵) ضعیف دانسته است. همچنین در این داستان سوگند به غیر خدا وجود دارد که خود دلیلی بر ضعف این داستان است. نگا: ضعیف الترغیب (۱۵۷۳).