حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

معاشرت پیامبر صبا عایشه و میمونه

معاشرت پیامبر صبا عایشه و میمونه

بخاری و مسلم از عایشه لروایت نموده‏اند که گفت: رسول خدا صبه من گفت: «من وقتی که از من راضی باشی می‏دانم، و وقتی که بر من خشمگین هم باشی می‏دانم»، پرسیدم: این را از کجا می‏دانی؟ گفت: «وقتی که از من راضی باشی می‏گویی: نخیر، سوگند به پروردگار محمد، و وقتی که بر من خشمگین باشی می‏گویی: نخیر، سوگند به پروردگار ابراهیم»، گفتم: آری، به خدا سوگند، ای رسول خدا، جز اسمت را ترک نمی‏کنم [۱۸۰۵]. این چنین در المشکوه (ص۲۷۲) آمده است.

و ابوداود از عایشه روایت نموده که: وی در سفری با رسول خدا صبود، می‏گوید با او مسابقه نمودم، و از وی سبقت جستم، هنگامی که چاق شدم باز با او مسابقه دادم و او از من سبقت جست، فرمود: «این به عوض آن سبقت» [۱۸۰۶]. این چنین در المشکوه (ص۲۷۳) آمده است. و ابن نجار از ابن عباس بروایت نموده، که گفت: نزد میمونه لمهمان شدم، و اودر آن شب نماز نمی‏خواند [۱۸۰۷]، وی لباسی را آورد، و باز لباس دیگری را آورد، و آن را طرف بالای بستر انداخت، و بعد از آن بر پهلو خوابید و جامه را بر روی خود کشید، و چیزی را در پهلویش برای من پهن نمود، و من نیز سرم را بر بالشت وی گذاشتم، بعد پیامبر صدر حالی که نماز خفتن را گزارده بود آمد و به بستر رسید، آن گاه پارچه‏ای را از طرف بالای بستر گرفت، و آن را لنگ بست و پیراهن و تنبان خود را کشید و آن‏ها را آویزان نمود، بعد از آن با وی در لحافش داخل گردید. و وقتی آخر شب فرارسید، پیامبر صبه‌سوی مشک آبی که آویزان بود برخاست و آن را باز نمود، و از آن وضو کرد، من تصمیم گرفتم که برخیزم و بر وی آب بریزم، ولی ناپسند دانستم که مرا ببیند که بیدار بوده‏ام، بعد به‌سوی بستر آمد و لباس‏های خود را گرفت و پارچه را کشید، و به‌سوی مسجد برخاست و به نماز گزاردن پرداخت، آن گاه من برخاستم و وضو نمودم، و آمدم و در طرف چپ وی ایستادم، پیامبر صمرا به دست خود از پشت سرش گرفت و به طرف راستش آورد، آن گاه سیزده رکعت نماز گزارد و من نیز با او نماز گزاردم، بعد از آن نشست و من نیز در پهلویش نشستم، و گونه‏اش را به طرف گونه‏ام خم نمود و صدای نفسش را، که بر اثر خواب بیرون می‏آمد، شنیدم [۱۸۰۸]، بعد از آن بلال سآمد و گفت: نماز ای رسول خدا، و او به‌سوی مسجد برخاست و به گزاردن دو رکعت نماز پرداخت، و بلال به اقامت گفتن پرداخت [۱۸۰۹].

[۱۸۰۵] صحیح. ابوداوود (۲۵۷۸) و آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۱۸۰۶] حسن. بیهقی در «الشعب» (۹۱۲۲). آلبانی آن را در صحیح الجامع (۲۰۵۶) حسن دانسته. همچنین حاکم (۱/ ۱۹، ۱۶) که آن را صحیح دانسته و ذهبی نیز با وی موافقت نموده. [۱۸۰۷] یعنی: در ایام حیض قرار داشت. م. [۱۸۰۸] یعنی بر اثر خواب رویش به‌سوی روی من مایل شد و به خواب رفت. م. [۱۸۰۹] این چنین در الکنز (۱۱۹/۵) آمده است.