حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

پیامبر صو عزت وائل بن حجر

پیامبر صو عزت وائل بن حجر

بزار از وائل بن حجر سروایت نموده، که گفت: خبر ظهور رسول خدا صبه ما رسید، و ما در پادشاهی بزرگی قرار داشتیم، و از ما اطاعت می‏شد، آن گاه من آن را رها نمودم، و به خاطر علاقمندی و رغبت به خدا و پیامبرش بیرون آمدیم، هنگامی که نزد پیامبر خدا صرسیدم، او آنان را از قدوم من بشارت داده بود. وقتی که نزدش آمدم، و به او سلام دادم، جواب سلامم را داد و چادرش را برایم پهن کرد و مرا بر آن نشاند، بعد از آن به منبر خود رفت ومرا کنار خود نشاند، آن گاه دست‏های خود را بلند نمود، و حمد وثنای خداوند را به جای آورد و بر انبیا درود فرستاد، و مردم به‌سوی وی جمع شدند و او به آنان گفت: «ای مردم، این وائل بن حجر است، که از سرزمین دوری از حضرموت، به رضایتمندی خود بدون اکراه، به خاطر علاقمندی و رغبت به خدا و رسولش و دین او اینجا آمده است». وائل گفت: راست گفتی [۶۹۶]. هیثمی(۳۷۳/۹) می‏گوید: در این محمدبن حجر آمده، و ضعیف می‏باشد. و نزد طبرانی از وائل بن حجر سروایت است که گفت: من نزد پیامبر صآمدم، و او گفت: «این وائل بن حجر است، که نزدتان آمده است، به خاطر هیچ طمع و ترس نزدتان نیامده است، بلکه به خاطر دوستی خدا و رسول نزدتان آمده است». و چادر خود را برای وی پهن نمود، و او را در پهلوی خود نشاند، و او را به طرف خود کشید، و به منبر بلندش نمود، و برای مردم بیانیه ایراد نموده گفت: «با وی نرمی کنید، زیرا زمان وی به حکمرانی قریب است» وائل گفت: اهلم، آنچه را از خود داشتم از من گرفتند، پیامبر صگفت: «من آن را به تو می‏دهم، و دو برابر آن را به تو می‏دهم». و حدیث را متذکر شده است [۶۹۷]. هیثمی (۳۷۴/۹) می‏گوید: این را طبرانی از طریق میمونه بنت حجر بن عبدالجبار از عمه‏اش ام یحیی بنت عبدالجبار روایت نموده، و وی را نشناختم و بقیه رجال وی ثقه‏اند.

[۶۹۶] ضعیف. بزار (۲۴۷۵) در سند آن محمد بن حجر است که ذهبی درباره¬اش در المیزان (۳/ ۵۱۱) می¬گوید: دارای مناکیر است. و طبرانی (۲۲/ ۱۹) و در آن یک مجهول است. [۶۹۷] ضعیف. بخاری (۸/ ۱۷۵) ابن سعد (۱/ ۲/ ۸۰) نگا: المجمع (۹/ ۳۷۳).