اجازه خواستن عمر، ابوهریره و على براى ورود نزد پیامبر ص
احمد از ابن عباس بروایت نموده، که گفت: عمر سدر حالی نزد پیامبر صآمد، که وی در بالاخانه خود بود، و گفت: «السلام عليك يا رسول الله، السلام عليكم»، آیا عمر داخل شود؟ [۹۹۲]. هیثمی (۴۴/۸) میگوید: رجال وی رجال صحیحاند. این را ابوداود و نسائی از عمر سهمانند این روایت نمودهاند، و همچنان خطیب روایت کرده، که لفظ وی چنین است: «السلام عليك ايـها النبي ورحمة الله وبركاته، السلام عليكم»، آیا عمر داخل شود؟، ترمذی نیز این را روایت نموده است. این چنین در الکنز (۵۱/۵) آمده است. و بیهقی از عمر سروایت نموده، که گفت: سه مرتبه جهت دخول نزد پیامبر خدا صاجازه خواستم، و او به من اجازه داد. بیهقی میگوید: [این حدیث] حسن و غریب است. این چنین در الکنز (۵۱/۵) آمده است. و ابویعلی از ابوهریره سروایت نموده، که گفت: پیامبر خدا صکسی را بهسوی ما فرستاد، و ما نزد وی آمدیم و اجازه خواستیم [۹۹۳]. هیثمی (۴۵/۸) میگوید: رجال وی رجال صحیحاند، غیر اسحاق بن ابی اسرائیل که ثقه میباشد. و طبرانی از سفینه سروایت نموده، که گفت: من نزد پیامبر صبودم که علی سآمد، و اجازه خواست، وی در را به آهستگی زد، و پیامبر صگفت: «برای وی باز کن» [۹۹۴]. هیثمی (۴۵/۸) میگوید: در این ضراربن صرد آمده، و ضعیف میباشد.
[۹۹۲] صحیح. احمد (۱/ ۳۰۳) ابوداوود (۵۲۰۱) ترمذی (۲۶۹۱) آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۹۹۳] صحیح. ابویعلی (۶۱۲۹) و به مانند آن. [۹۹۴] ضعیف. طبرانی (۷/ ۲۸) نگا: المجمع (۸/ ۴۵).