حدیث ابوذر و ابن مسعود درباره خنده پیامبر ص
ترمذی [۱۵۸۹]از ابوذر سروایت نموده، که گفت: پیامبر خدا صفرمود: «من اولین مردی را که وارد جنت میشود، و آخرین مردی را که از آتش بیرون میشود میدانم، مردی در روز قیامت آورده میشود و گفته میشود: گناهان صغیره وی را به او عرضه کنید، و کبیرههای آن از وی پنهان کرده میشود، و به او گفته میشود: در فلان روز، چنین و چنین عمل نمودی، و او اقرار میکند و انکار نمینماید، و از کبیرههای آن در خوف است، بعد گفته میشود: در بدل هر بدی به او یک نیکی بدهید، آن گاه میگوید: من گناهانی دارم که در اینجا نمیبینمش». ابوذر میگوید: پیامبر خدا صرا دیدم که خندید حتی که دندانهای پسینش آشکار گردید [۱۵۹۰].
و نزد وی همچنان از عبداللَّه بن مسعود سروایت است که گفت: پیامبر خدا صفرمود: «من آخرین کسی را که از آتش بیرون میشود میشناسم، مردی است که از آتش بالای دست و پا - [مثل حرکت نمودن طفل] - بیرون میشود به او گفته میشود: برو و داخل جنت شو»، پیامبر صافزود: «وی میرود تا داخل جنت شود، و مردم را مییابد که منزلها را گرفتهاند، آن گاه بر میگردد و میگوید: ای پروردگارم، مردم منزلها را گرفتهاند، به او گفته میشود: آیا زمانی را که در آن بودی به یاد داری؟ میگوید: بلی، به او گفته میشود: آرزو کن، آن گاه او آرزو میکند، و به او گفته میشود: برای تو همان چیزی است که آرزو نمودی، و ده برابر دنیا، وی میگوید: آیا به من در حالی که تو پادشاه هستی مسخره میکنی!»، عبداللَّه بن مسعود سمیگوید: من پیامبر خدا صرا دیدم که میخندد، حتی که دندانهای پسینش آشکار گردید [۱۵۹۱].
[۱۵۸۹] الشمائل (ص۱۶). [۱۵۹۰] مسلم (۱۹۰) ترمذی (۲۵۹۶). [۱۵۹۱] بخاری (۷۵۱۱) مسلم (۱۸۶).