روش سلمان، ابوهریره و على در طعام خوردن و نوشیدن
ابونعیم [۱۹۰۳]از سالم غلام زیدبن صوحان روایت نموده، که گفت: همراه مولایم زیدبن صوحان در بازار بودم، که سلمان ساز پهلوی مان عبور نمود، و یک وسق [۱۹۰۴]طعام خریده بود. زید برایش گفت: ای ابوعبداللَّه، تو در حالی که یار رسول خدا صهستی این کار را میکنی؟ [۱۹۰۵]پاسخ داد: نفس وقتی که رزق خود را به دست بیاورد مطمئن میشود، و برای عبادت فارغ میگردد، و وسوسه کننده از وی ناامید میگردد. و نزد وی [۱۹۰۶]از ابوعثمان نهدی روایت است که سلمان فارسی گفت: من دوست دارم از زحمت خودم بخورم. و ابونعیم [۱۹۰۷]از ابوهریره سروایت نموده، که گفت: من پانزده خرما داشتم، به پنج دانه آن افطار نمودم، به پنج دانه دیگرش سحری نمودم و پنج دانه آن را برای افطارم نگه داشتم. و ابن سعد [۱۹۰۸]از قاسم بن مسلم مولای علی بن ابی طالب و او از پدرش روایت نموده، که گفت: علی سنوشیدنی طلب نمود، و من برایش یک جام آب آوردم و در آن دمیدم [۱۹۰۹]، وی آن را مسترد نمود و از نوشیدنش ابا ورزیده گفت: تو آن را بنوش.
[۱۹۰۳]= الحلیه (۲۰۷/۱). [۱۹۰۴] یک وسق معادل شصت صاع است. م. [۱۹۰۵] ذخیره نمودن زیاد را بر وی انتقاد گرفت. [۱۹۰۶] ۲۰۰/۱. [۱۹۰۷] الحلیه (۳۸۴/۱). [۱۹۰۸] ۲۳۷/۶. [۱۹۰۹] پف نمودم. م.