گریه نمودن معاذ س
احمد از معاذبن جبل سروایت نموده، که گفت: هنگامی که پیامبر خدا صاو را به یمن فرستاد، رسول خدا صجهت توصیهاش بیرون آمد و همراهش در حالی که معاذ سوار بود و پیامبر صدر پهلوی سواری وی پیاده حرکت مینمود هنگامی که فارغ شد گفت: «ای معاذ، ممکن است تو مرا پس از امسال ملاقات نکنی، و ممکن است تو به این مسجدم و قبرم مرور کنی»، آن گاه معاذ به خاطر اندوه از جدایی پیامبر خدا صگریه نمود، بعد پیامبر صملتفت شد و روی خود را به طرف مدینه گردانید و گفت: «نزدیکترین مردم به من متقیان هستند، هر کس که باشند، و هر جا که باشند» [۱۳۱]- [۱۳۲].
[۱۳۱] هیثمی (۲۲/۹) میگوید: این را احمد به دو اسناد روایت نموده، و در یکی از آنها از عاصم بن حمید روایت نموده، که معاذ گفت، و در آن آمده است، که فرمود: «ای معاذ گریه مکن، گریه از شیطان است». و رجال هردو سندها صحیحاند، غیرراشد بن سعد و عاصم بن حُمَید که هردو ثقهاند. [۱۳۲] احمد (۵/ ۲۳۵) نگا: صحیح الجامع (۵۱۲).