پیامبر صو منع نمودن ابوهریره از حمل متاعش، و بازداشتن فروشندهاى از بوسیدن دستش
طبرانی در الأوسط و ابویعلی از ابوهریره سروایت نمودهاند که وی گفت: روزی با رسول خدا داخل بازار شدم، او نزد بزازها [۱۲۱۸]نشست و شلواری را به چهار درهم خرید، اهل بازار وزن کنندهای برای خود داشتند، و پیامبر صبه او گفت: «وزن کن و زیادت را به طرف فروشنده بگردان»، پیامبر صشلوار را گرفت، و من رفتم تا آن را از وی بگیرم و حمل کنم، گفت: «صاحب چیز به حمل همان چیز خود مستحقتر است، مگر اینکه ضعیف باشد، و از حمل آن عاجز آید، و در این صورت برادر مسلمانش وی را همکاری میکند». گفتم: ای پیامبر خدا، تو شلوار میپوشی؟ گفت: «بلی، در سفر و اقامت، در شب و روز، چون من به ستر مأمور شدهام، و چیزی با سترتر از این نیافتم» [۱۲۱۹]این را از طریق ابن زیاد واسطی روایت نموده، و احمد نیز این را روایت کرده، و در سند آن ابن زیاد آمده، و او و شیخش هردو ضعیفاند، این چنین در نسیم الریاض (۱۰۵/۲) آمده، و گفته است: ضعف وی به متابعتش جبیره شده است، و از این دانسته. میشود که خطا دانستن ابن قیم اساسی ندارد.
و هیثمی [۱۲۲۰]حدیث را از ابوهریره به مانند آن ذکر نموده، و افزوده است: پیامبر خدا صبه او گفت: «وزن کن و زیادت را به طرف فروشنده بگردان» وزن کننده گفت: این کلمهای است که من آن را از هیچ کس نشیندهام، ابوهریره سمیگوید: من به او گفتم: همینقدر جهل و جفا در دینت برایت کافی است، که نبی خود را نشناسی! آن گاه وی ترازو را انداخت، و بهسوی دست پیامبر خدا صرفت، و میخواست آن را ببوسد، رسول خداصدست خود را از وی کشید و گفت: «این چیست! این کاری است که عجمها آن را برای پادشاهان خود میکنند، من پادشاه نیستم، بلکه مردی از شما هستم»، بعد وزن نمود و زیادت را به طرف فروشنده گردانید، و پیامبر صآن را گرفت [۱۲۲۱]... و مانند آن را متذکر شده، هیثمی میگوید: این ابویعلی و طبرانی در الأوسط روایت نمودهاند، و در آن یوسف بن زیاد آمده، و ضعیف میباشد.
[۱۲۱۸] رخت فروشها. [۱۲۱۹] موضوع. احمد (۴/ ۳۲۵) ابویعلی (۶۱۶۲) نگا: ضعیف الجامع (۳۴۶۰) و مجروحین ابن حبان (۲/ ۵۱) در سند آن یوسف بن زیاد بصری است که بخاری دربارهاش در تاریخ کبیر (۴/ ۲/ ۳۸۸) میگوید: منکر الحدیث است. نگا: الضعیفه (۸۹). [۱۲۲۰] المجمع (۱۲۱/۵). [۱۲۲۱] بسیار ضعیف. ابویعلی (۶۱۶۲) نگا: الضعیفة (۸۹).