حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

وصیت پیامبر صقبل از وفات درباره تکفین، غسل و نماز بر وى و سایر چیزها

وصیت پیامبر صقبل از وفات درباره تکفین، غسل و نماز بر وى و سایر چیزها

بزار از عبداللَّه بن مسعود سروایت نموده، که گفت: مرگ حبیب ما و نبی ما، پدر و جانم فدایش، شش شب قبل از مرگش به ما خبر داده شد. هنگامی که فراق و جدایی نزدیک شد، ما در خانه مادرمان عایشه لجمع نمود و به طرف ما را نگاه کرد و چشم‌هایش اشک ریخت، و بعد از آن گفت: «خوش آمدید، خداوند شما را زنده نگه دارد، و خداوند شما را در محافظت خود نگه دارد، و خداوند شما را جای بدهد، و خداوند نصرت نصیب‌تان فرماید، و خداوند بلندتان کند، و خداوند شما را هدایت نماید، و خداوند رزق نصیب‌تان کند، و خداوند شما را توفیق عنایت فرماید، و خداوند سلامت‌تان بدارد، و خداوند قبول‌تان نماید، من شما را به تقوی و ترس خداوند توصیه می‏کنم، و خداوند را در ارتباط به شما سفارش می‏نمایم، و او را بر شما خلیفه می‏گذارم. من برای‌تان ترساننده آشکار هستم، که بر خداوند در مورد بندگانش و شهرهایش تکبر و خودخواهی نکنید، چون خداوند به من و شما گفته است:

﴿تِلۡكَ ٱلدَّارُ ٱلۡأٓخِرَةُ نَجۡعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّٗا فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فَسَادٗاۚ وَٱلۡعَٰقِبَةُ لِلۡمُتَّقِينَ ٨٣[القصص: ۸۳].

ترجمه: «سرای آخرت را برای آنانی مقرر می‏کنیم که در زمین تکبر و فساد نمی‏خواهند و عاقبت نیکو از آن پرهیزگاران است».

و فرموده است:

﴿فِي جَهَنَّمَ مَثۡوٗى لِّلۡمُتَكَبِّرِينَ[الزمر: ۶۰].

ترجمه: «آیا دوزخ جایگاهی برای متکبران نیست؟».

بعد از آن گفت: «اجل نزدیک شده است، و بازگشت به‌سوی خداست، و به‌سوی سدرةالمنتهی است، و به‌سوی جنت المأوی، و جام پرگشته و رفیق اعلی» - وی را می‏پندارم که گفت - گفتیم: ای رسول خدا، تو را کی غسل می‏دهد؟ گفت: «مردان اهل بیتم، قریبتر و قریبتر شان». گفتم: در چه چیزی تو را تکفین کنیم گفت: «اگر خواسته باشید، در همین لباس هایم، یا در جامه یمنی یا در [پارچه] سفید مضر [۱۳۷]»، می‏گوید: گفتیم: کدام یک از ما بر تو نماز بخواند؟ و آنگاه گریه نمودیم، وی نیز گریه نمود و گفت: «یک لحظه، خداوند برای‌تان مغفرت کند، و از طرف نبی تان، برایتان خیر عطا نماید، وقتی که مرا غسل دادید، و بر تختم در همین خانه‏ام در پهلوی قبرم گذاشتید، ساعتی از نزدم بیرون روید، چون اولین کسی که بر من نماز می‏خواند دوست و همنشینم جبرئیل است، بعد از آن میکائل، بعد اسرافیل، بعد از آن ملک الموت با عساکر خود. و بعد از آن همه ملائک، و خداوند بر همه‌شان رحمت کند، و بعد از آن شما بر من فوج فوج داخل شوید وبر من نماز بخوانید و درود و سلام فرستید، و مرا با گریه کننده‏ای - وی را می‏پندارم که گفت - و فریاد کننده‏ای و جیغ زننده‏ای اذیت نکنید، و باید اول مردان اهل بیتم بر سرم نماز گزارند، و بعد از آن شما، و بر نفس‏های‌تان از طرف من سلام بگویید، و برای کسی از برادرانم که غایب باشد از طرف من سلام برسانید، و همچنان [سلام مرا]به کسی که بعد از من به دین‌تان داخل می‏شود [تقدیم دارید]، من شما را گواه می‏گیرم که من سلام خود را، - وی را می‏پندارم که گفت - بروی، و به همه کسانی که مرا در دینم از امروز تا روز قیامت متابعت می‏کنند تقدیم می‏کنم». گفتیم: ای رسول خدا چه کسی از ما تو را به قبرت داخل کند؟ گفت: «مردان اهل بیتم، با ملائک زیادی، که شما را می‏بینند، و شما آنان را نمی‏بینید» [۱۳۸]- [۱۳۹].

[۱۳۷] در نزد ابن سعد: مصری آمده، و آن بهتر است. [۱۳۸] هیثمى (۲۵/۹) مى‏گوید: رجال وى رجال صحیح‌اند، غیر محمدبن اسماعیل بن سمره احمسى که ثقه است. و این را طبرانى در الأوسط به مانند آن روایت نموده، مگر اینکه وى گفته است: یک ماه قبل از مرگ وى، و چند ضعیف را در اسناد خود متذکر شده که از جمله آن‏ها اشعث بن طابق است، ازدى مى‏گوید: حدیث وى صحیح نمى‏باشد. و ابونعیم از ابن مسعود س به مانند آن طولانی‏تر با فرق اندکی روایت نموده، و بعد از آن گفته است: این حدیث غریب است، البته به روایت مره از عبداللَّه، این حدیث را متصل الاسناد جز عبدالملک بن عبدالرحمن که فرزند اصبهانی می‏باشد دیگر کسی روایت ننموده است. و این را ابن سعد (۲۵۶/۲) از ابن مسعود به مانند آن، طویل‏تر روایت نموده، و در اسناد وی واقدی آمده است. [۱۳۹] حسن. بزار (۸۴۷).