حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

بشارت پیامبر صبه کسى که بر اولاد خود رحم کند و درخواست وى در مساوات میان اولاد

بشارت پیامبر صبه کسى که بر اولاد خود رحم کند و درخواست وى در مساوات میان اولاد

بزار از انس سروایت نموده که: زنی نزد عایشه لرفت، و دو دخترش همراهش بودند، می‏گوید: و عایشه لبه اوسه دانه خرما داد، و آن زن به هر یک از دو دخترش یک دانه خرما را داد، و بعد آن یک دانه خرمای دیگر را گرفت تا در دهن خود بگذارد، می‏گوید: اطفال به طرف وی نگاه نمودند، می‏افزاید: آن گاه وی آن خرما را دو شق نموده، و به هر یک از آن‏ها نصف آن را داد و بیرون رفت، بعد پیامبر خدا صوارد شد و عایشه عملکرد آن زن را برایش بازگو نمود، پیامبر صفرمود: «وی به این عمل داخل جنت شد» [۸۱۴].

ونزد طبرانی در الصغیر و الکبیر از حسن بن علی بروایت است که گفت: زنی با دو فرزندش نزد پیامبر خدا صآمد، و از وی چیزی خواست، پیامبر صبه او سه دانه خرما داد، به هر یک‌شان یک خرما، بعد آن زن برای هر یک از آن‏ها یک خرما داد، و آن دو حق خود را خوردند و به طرف مادر خویش نگاه کردند، و مادرشان آن یک خرما را [که حق خودش بود و باقی مانده بود] نیز دو شق نمود، و به هر یک از آن‏ها نصف خرما را داد، آن گاه پیامبر خدا صگفت: «خداوند وی را به خاطر رحمت وی بر دو فرزندانش رحم نمود» [۸۱۵]. هیثمی (۱۵۸/۸) می‏گوید: در این خدیج بن معاویه جعفی آمده و ضعیف می‏باشد.

و بخاری [۸۱۶]از ابوهریره سروایت نموده، که گفت: مردی در حالی نزد پیامبر صآمد که طفلی همراهش بود، و او را در آغوش می‏کشید، پیامبر صگفت: «آیا بر وی مهربانی و رحمت می‏کنی؟» گفت: آری، پیامبر صفرمود: «خداوند بر تو مهربان‏تر از تو بر این است، و او مهربان‏ترین مهربانان است» [۸۱۷].

و بزار از انس سروایت نموده که: مردی نزد پیامبر صبود، و یکی از فرزندانش نزدش آمد، او وی را بوسید و بر روی پای خود نشاند، بعد دختر وی نیز نزدش آمد، و او وی را در پیش روی خود نشاند، پیامبر صفرمود: «چرا در میان‌شان مساوات ننمودی؟» [۸۱۸]. هیثمی (۱۵۶/۸) می‏گوید: این را بزار روایت نموده، و گفته است: بعضی از اصحاب ما برای ما حدیث بیان نمودند، و از وی نام نبرده است، و بقیه رجال وی ثقه‏اند.

[۸۱۴] ضعیف. بزار (۱۸۹۰) در سند آن مشکل جهالت وجود دارد نگا: المجمع (۸/ ۱۵۸). [۸۱۵] ضعیف. طبرانی در الکبیر (۳/ ۷۸) و الصغیر (۸۳۶) در سند آن خدیج بن معاویة ضعیف است: المجمع (۸/ ۱۵۸). [۸۱۶] الأدب (ص۵۶). [۸۱۷] صحیح. بخاری در ادب المفرد (۳۷۷) آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۸۱۸] ضعیف. بزار (۱۸۹۳) در سند آن جهالت است. نگا: المجمع (۸/ ۱۵۶).