حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

خوف ام المؤمنین عایشه

خوف ام المؤمنین عایشه

ابن سعد [۱۵۳۲]از عمروبن سلمه سروایت نموده که: عایشه لگفت: به خدا سوگند، دوست دارم درختی می‏بودم، به خدا سوگند، دوست دارم کلوخی می‏بودم، به خدا سوگند، دوست دارم خداوند مرا هیچ چیزی نمی‏آفرید. و نزد وی همچنان از ابن ابی ملیکه روایت است، که: ابن عباس بقبل از وفات عایشه لنزد وی رفت و او را ستودو گفت: بشارت باد، ای همسر پیامبر خدا، که جز از تو باکره‏ای را نکاح نکرد، و برائتت ار آسمان نازل شد!! بعد از وی ابن زبیر بنزد وی رفت، و عایشه لگفت: عبداللَّه بن عباس بمرا ستود، و دوست نداشتم امروز از کسی می‏شنیدم که مرا می‏ستاید! دوست دارم من فراموش شده می‏بودم.

[۱۵۳۲] ۷۴/۸.