حیات صحابه – جلد چهارم

فهرست کتاب

قصه ابوبکر و عمر ببا مردى که خدمت آن‏ها را مى‏نمود

قصه ابوبکر و عمر ببا مردى که خدمت آن‏ها را مى‏نمود

حافظ ضیاء مقدسی در کتاب المختاره از انس بن مالک سروایت نموده، که گفت: عرب‏ها در سفرها یکدیگر را خدمت می‏نمودند، و با ابوبکر و عمر بمردی بود که خدمت‌شان را می‏کرد، آن دو خوابیدند و برخاستند، و او برای‌شان طعامی آماده نکرده بود. گفتند: این آدم پر خوابی است، و بیدارش نمودند، و به او گفتند: نزد رسول خدا صبرو و به او بگو: ابوبکر و عمر برایت سلام تقدیم می‏دارند، و از تو نان خورش می‏خواهند. پیامبر صگفت: «آن دو نانخورش خورده‏اند»، ابوبکر و عمر آمدند و گفتند: ای پیامبر خدا، از چه نانخورش خورده‏ایم؟ گفت: «از گوشت برادرتان! سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، من گوشت وی را در میان دندانهای ثنایای شما می‏بینم» پس آن دو بگفتند: ای پیامبر خدا صبرای ما مغفرت بخواه، گفت: «از وی خواهش کنید تا برای‌تان مغفرت بخواهد» [۵۶۰]- [۵۶۱].

[۵۶۰] این چنین در تفسیر ابن کثیر (۲۱۶/۴) آمده است. [۵۶۱] ابن کثیر در تفسیر خود (۴/ ۲۱۶) آن را به ضیاء المقدسی در المختارة ارجاع داده است. رجال آن ثقه هستند ولی بقیه سند آن را ذکر نکرده است.